گنجور

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸

 

آن زلف سیه که دلربا شد

در عشق بلای جان ما شد

در سایه سرو ایستاده

بینند که سرو چون دو تا شد

از شادی دهر گشته آزاد

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

ای حرم کعبه دل کوی تو

قبله جانها خم ابروی تو

غنچه گریبان زده از شوق چاک

برده صبا تا به چمن بوی تو

آه که خون شد دل شیدای من

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیع

 

جانا حق دوستی نگه دار

دل را به جفا دگر میازار

ای جان و جهان گناه دل نیست

چشم سیه تو کرده این کار

سوزم من بی مراد چون شمع

[...]

۴۲ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۵

 

من باده بی خمار خواهم

یعنی لب آن نگار خواهم

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۵

 

انجیر تر و انار خواهم

شفتالوی آبدار خواهم

از طاس هریسه من برآرم

در وقت سحر دمار خواهم

کارم به عدد نمی شود راست

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۸

 

بوسی زلبش اگر کنی نوش

غمهای جهان شود فراموش

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۸

 

گر آرده و عسل کنی نوش

عیش دو جهان کنی فراموش

جان تازه کند بیا و بنگر

آن اشکنه لطیف سر جوش

چون از تو شود کسی خریدار

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۴۸

 

دارم هوس جمال بغرا

دورم چو من از وصال بغرا

تا چند پزیم روز تا شام

در دیگ هوس خیال بغرا

مالیده شد او، به خویش پیچید

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۱۵

 

هر که او دیده چهره یارم

می کد رحم بر دل زارم

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۲۶

 

آن کس که به دست جام دارد

سلطانی جم مدام دارد

۱ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۲۶

 

آن ترک که گرده نام دارد

حسن و شرفی تمام دارد

دل میل به بره کرد و لحمش

بنگر چه خیال خام دارد

ترشی چو به گوشت بود گفتم

[...]

۷ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۳۸

 

دیگ حبشی مفاخرت داشت

کامروز به مطبخم افاضل

هر نوع حوایجی که خواهی

از باطن من شدست حاصل

بر کاسه زبان گشاد چمچه

[...]

۴ بیت
صوفی محمد هروی
 

صوفی محمد هروی » دیوان اطعمه » بخش ۱۴۹

 

یک کله صباح اگر کنی نوش

فی الجمله نهار کرده باشی

۱ بیت
صوفی محمد هروی