گنجور

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

در کاسه دو چشم بود خون دل شراب

وز آتش درون شده لخت جگر کباب

از فتنه های دوره آخر زمان ببین

ایران در اضطراب و جهانی در انقلاب

از خون عاشقان وطن گشت کوه و دشت

[...]

حاجب شیرازی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۸۸ - دیشب به یاد روی تو ای رشک آفتاب

 

دیشب به یاد روی تو ای رشک آفتاب

شُستم ز سیلِ اشک من از دیده نقشِ خواب

تا صبحدم که جیب افق چاک زد شفق

صد رنگ ریخت دل به خیال رُخَت بر آب

بنشسته‌ام میانهٔ سیلابِ خون که گر

[...]

عارف قزوینی
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح حضرت ختمی مرتبت

 

ای آفتاب گردون تاری شو و متاب

کز برج دین بتافت یکی روشن آفتاب

آن آفتاب روشن شد جلوه گر که هست

ایمن ز انکساف و مبرا ز احتجاب

بنمود جلوه‌ئی و ز دانش فروخت نور

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - تابستان

 

ای آفتاب مشکو زی باغ کن شتاب

کز پشت شیر تافت دگرباره آفتاب

مرداد ماه باغ به بار است گونه گون

از بسد و زبرجد و لولوی دیریاب

هم شاخ راز میوه دگرگونه گشت چهر

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » توپ روس

 

این بارگاه کیست چنین خالی و خراب

خائن به جای خادم وآتش به جای آب

درگاهش از تزاحم دین‌پروران تهی

ایوانش از تطاول بیگانگان خراب

سوراخ گشته گنبدش از توپ قلعه کوب

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مناقب و مدایح ائمه طاهرین صلواه الله علیهم اجمعین

 

ایدل گرت هوای بهشت است رو متاب

از درگه محمد و آلش بهیچ باب

از غیر خاندان نبی کام خود مجوی

لب تشنهٔی کجا شده سیراب از سراب

حق را مظاهرند به تحقیق و مهرشان

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در تهنیت عید مولود مولی الکونین ابی‌الحسنین علی علیه‌السلام

 

ساقی کنون که میکده را گشت فتح باب

بنمای پرسبوی وجود من از شراب

زان باده در ایاغ کن ای مه که قطره‌ها

کز آن فروچکد همه ماه است و آفتاب

تا چند کرد بایدم از مفتی احتراز

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۶ - تاریخ درب مجلل حرم مطهر مقدس کاظمیین علیهماالسلام

 

چون شد تراب مدفن اولاد بوتراب

عرش عظیم گفت که یا لیتنی تراب

صد بار بارک الله از این بارگاه قدس

کزیمن آن بپا بود این نیلگون قباب

زین آستان کنند مگر چشم جانکحیل

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - در مدح امیر البرره و قاتل الکفره علی علیه‌السلام

 

ای غمزه‌ات مدرس و خال و خطت کتاب

در درس این کتاب نبردستی ز که‌تاب

ای وعده‌ات بما چو بلب تشنگان سرآب

ما را ببحر عشق تو بگذشته از سر آب

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۵
۶
۷