گنجور

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

از رخ فکند شاهد واحد نقاب را

رونق شکست جرم مه و آفتاب را

بر صفحه دید تا خط ما آسمان کشید

بر لوح جدی اول برق و شهاب را

عیسی ستاره بود منم عین آفتاب

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲

 

ساقی رسان بر، ابروی مردان سلام ما

وانگه به نور باده برافروز جام ما

مستی ما ز نشئه شرب مدام نیست

ای ناچشیده لذت شرب مدام ما

تا هست نجم ثابت و سیار را مدار

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

خورشید نور، باده و ماه است جام ما

ناهید مطرب آمد و کیوان غلام ما

ما ملک جم بهای یکی جام داده ایم

زاهد مبین به چشم حقارت به جام ما

ما، می ز دست پیر خرابات خورده ایم

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

طالع به صبحدم شود، ار با تو آفتاب

پنهان کند ز شرم تو، رخساره در سحاب

مه را، ز خجلت تو بود، روی در محاق

وز شرم، آفتاب به رخ افکند نقاب

خورشید منکسف شود و ماه منخسف

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

در کاسه دو چشم بود خون دل شراب

وز آتش درون شده لخت جگر کباب

از فتنه های دوره آخر زمان ببین

ایران در اضطراب و جهانی در انقلاب

از خون عاشقان وطن گشت کوه و دشت

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶

 

آنجا که هست بود تو باد بهار چیست؟

وآنجا که هست موی تو مشک تتار چیست؟

زلف و رخ تو معنی لیل و نهار ماست

با بودن تو گردش لیل و نهار چیست؟

باز آ و پا به دیده خونبار ما گذار

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵

 

معدوم گشت انصاف منسوخ شد مروت

مرفوع شد عدالت مقهور شد فتوت

قانون صلح شد لاش آئین جنگ شد فاش

متروک شد ابوت مخذول شد اخوت

رستم ز عشق گردید بیچاره تر ز گرگین

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹

 

یار آنقدر، به حسن بنازید و ناز کرد

کش روزگار هستی خود را نیاز کرد

با حقه بازیش فلک حقه باز باخت

باید قمار با فلک حقه باز کرد

زاهد ز کعبه رخت به دیر مغان کشید

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

آمد به فرخندگی، روز نجات ابد

روز نجات ابد، آمد حیات ابد

تا کی قیام و قعود، تا کی رکوع و سجود

کز فیض رب و دود، آمد صلات ابد

زد موج بحر ولا، بارید ابر بلا

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸

 

دلدار دوست ترک سفر کرد ساز باز

یا رب بوصل او سبب خیر ساز باز

ساز سفر به شهر صفر کرد باز یار

ای کاش باز از سفر آید صحیح و ساز

کوته چو روز وصل بود سال و ماه عمر

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰

 

مطبوع اگر که مال بود جان اگر عزیز

این هر دو را به پای یکی مرد فرد ریز

در صد هزار مصر عزیزی، از آن تو راست

یوسف به دل غلام و زلیخا به جان کنیز

دنیا عجوزه ایست نیرزد نگاه را

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

امشب بخواب ناز مگر رفته این خروس؟

تا کی به درد و غم کنم امشب کنار وبوس؟

نوبت زن زمانه بخواب است یا خمار؟

یا نای برشکسته و یا بر دریده کوس؟

تا سندروس بر شبه افشاند چرخ ریخت

[...]

حاجب شیرازی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » سایر اشعار » شمارهٔ ۳ - درد بی دوا

 

گفتم به یار غمزه چشم تو دلرباست

لعل تو شکر است کلام تو جان فزاست

زلف تو عنبر است ز کوتش به ما رواست

ای نازنین صنم دل تو مایل جفاست

عمر عزیز ماست چه حاصل که بی بقاست

[...]

حاجب شیرازی
 
 
sunny dark_mode