گنجور

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در صفت خانه ممدوح

 

این خانه گوشواره عرش مطهرست

کو را سعادت از نظر سعد اکبرست

این خانه از شکوه جهانگیر پادشاه

گویی که خانه شرف مهر انورست

حایل به پیش دیده جدارش نمی شود

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - این قصیده در تعریف سریر ابوالمنصور نورالدین محمد شاهزاده سلیم گفته شده

 

بر تخت هند والی هندوستان نشست

جان جهان به مردم چشم جهان نشست

اقبال خاندان همایون بلند شد

زین دولتی همای که بر آشیان نشست

تسکین گرفت فتنه و ترتیب یافت ملک

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در مدح اکبرشاه

 

نوروز شد کلید درعیش نوبهار

دولت شکوفه کرد که فتح آورد به بار

ریحان عدل یافت ز اقبال رنگ و بوی

دیبای ملک کرد ز انصاف پود و تار

بر صحن ملک باد ظفر خرمی فشان

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - و له ایضا نعت رسول اکرم (ص) و قصد ترک گجرات

 

هر شب بذیل صحبت جانان تن آورم

وز دامنش نثار به دامن درآورم

بیرون روم ز ارض جسد در سمای روح

وحی مبین و کشف مبرهن درآورم

انشا کنم به منطق سیمرغ راز غیب

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - یک قصیده

 

نعت محمدی علم مغفرت کنم

شمعی به گور از پس مردن درآورم

از حب هشت و چار منور کنم لحد

با چار جو بهشت مثمن درآورم

نار شجر ز انی اناالله زبان گزد

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۹ - ایضا این قصیده در مدح صاحبی ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان واقعست اول مخلع به مطلع ثانی و آخر متوجه به مطلع اول مکرر بجایزه پسندیده معزز گردیده

 

روزی چو بازمانده ضعیفان ز کاروان

دل واله بسیج یساق خدایگان

گه وعده ای نهاده گرو در فریب این

گه مرکبی گرفته به وام از قبول آن

صد رنگ فکر بافته نساج آرزو

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در مدح عبدالرحیم خان

 

بردار ای زمین کف حاجت بر آسمان

کامد پی نظام جهان داور جهان

ای چرخ در کمین گه قهرش نگاه کن

بشکن خدنگ عربده در گوشه کمان

مسجد ازین نوید بدینست سرفراز

[...]

نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - این قصیده در تعریف چهره ابوالمنصور جهانگیر پادشاه گفته شده

 

روشن شود ز فر شهنشاه بارگاه

با آفتاب چهره بدل کرده پادشاه

عالم ز تاب چهره خسرو منورست

قرص قمر مجو ازو نور خور مخواه

دستار بی کلاه به سر زان نهد ملک

[...]

نظیری نیشابوری
 
 
sunny dark_mode