جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » مثنویات » شمارهٔ ۸ - یک مثنوی
بسم الله الرحمن الرحیم
اعظم اسماء علیهم حکیم
محترمان حرم انس را
تازه حدیثی ست ز عهد قدیم
نوزده حرف است که هژده هزار
[...]
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲ - والتکلان فی جمیع الاحوال علی المهیمن المتعال
بسم الله الرحمن الرحیم
هست صلای سر خوان کریم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲ - والتکلان فی جمیع الاحوال علی المهیمن المتعال
بسم شده هر دو ز ترکیب «میم »
گفته بسم حرز تو از تیغ بیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۸ - نعت اول منبی از تقدم حقیقت وی بر همه حقایق امکانی به حسب مرتبه و وجود روحانی صلی الله علیه و سلم
کرده چو قطر آن الف مستقیم
دایره غیب هویت دو نیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۲ - نعت پنجم در ادب ضراعت امیدواران و طلب شفاعت گناهکاران
از همه آفات نشینم سلیم
بر در بار تو چو جامی مقیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۷ - در تنبیه سخنوران هنرپرور بر آنچه دربایست شعر است تا مقبول طباع و مطبوع اسماع افتد
چون گره نافه گشاید نسیم
غالیه بو گردد و عنبر شمیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۴ - مقاله دوم در بیان آفرینش آدم که آیینه ذات و مظهر جمعیت اسماء و صفات آفریننده است سبحانه و تعالی
سهل بود جلد کتاب کریم
بسته بر افسانه دیو رجیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۲ - مقاله ششم در اشارت به زکات که سرمایه بالش مال و مالش نفس بخل سگال است
زین زر و سیم است به باغ نعیم
قصر تو را خشت زر و خشت سیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۳ - حکایت آن صاحب کرم که بر همیان درم از رشته تدبیر پندگویان بند نهاد
دیده وری خواند به عقل سلیم
حرف فنا از ورق زر و سیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۳۴ - مقاله هفتم در اشارت به زیارت بیت الله الحرام که به وادی تگ و پویش در پس هر سنگی سرهنگی سر نهاده و در بوادی جست و جویش در هر بن خاری گرفتاری از پای درافتاده
رو به حرم کن که در آن خوش حریم
هست سیه پوش نگاری مقیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۲ - مقاله یازدهم در نشان دادن از حال صوفیان که نشان ایشان بی نشانی است و زندگانی ایشان در جان فشانی
بر لبت این لاف که چون نی نیم
در دلت اندیشه که جز کی کیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۳ - حکایت صوفیی که در سماع غنای مغنیه خرقه فقر از سر برکشید و از لجه بی آرام بحر حقیقت به ساحت ساحل مجاز آرمید
کعبه روی از سر وجد عظیم
در صف پیران حرم شد مقیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۴ - مقاله دوازدهم در شرح حال علمای از عمل دور و سف های به جهل و جدل مغرور
کیسه چو خالی بود از زر و سیم
دعوی اکسیر چه سود از حکیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۶ - مقاله سیزدهم در مخاطبه سلاطین که اگر بر دیگران می تابند آسمان عدل را چشمه آفتابند و اگر همه گرد خود می گردند طوفان ظلم را گرداب
میوه و مرغ سر خوانت مقیم
از حرم بیوه و باغ یتیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۴۸ - مقاله چهاردهم در اشارت به حال وزیران و دبیران که رقم عدالت و ظلم بر صفحات ایام از رشحات اقلام ایشان است
زیور طفلانت ز طبع لئیم
هست زر سایل و در یتیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵۲ - مقاله شانزدهم در شرح حال نو رسیدگان غره به عهد جوانی که غره ماه عیش و کامرانی است
زاغ سیاهی تو درین بوم بیم
کی هلد این باز سفیدت سلیم
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۵۴ - مقاله هفدهم در اشارت به حسن خوبان و جمال محبوبان که دلفریب ترین گل این بهارستانند و ناشکیب ترین نقش این نگارستان
گوی زنخدان تو با گوی سیم
هست چو سیبی ز لطافت دو نیم