گنجور

 
۱
۲
۳
۱۰
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۴ - اندر بستن دایه مر شاه موبد را بر ویس

 

ز فرمان تو خشنودیت جستم

چنین آزاد مردی را ببستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

کنون امید در کار تو بستم

مگر گیری درین آسیب دستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۲ - باز گشتن شاه موبد از کهستان به خراسان

 

ترا از بهر رامین می پرستم

که دل در مهر آن بی مهر بستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد

 

کنون از پشت رخش کین بجستم

به خنگ مهربانی برنشستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۹ - نامه نوشتن رامین به مادر و آگاه شدن موبد

 

کنون اینجا که هستم تندرستم

ز ویسه شادم و از باده مستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

ببوسیدی دلیری هر دو دستم

ز بس که گردن گردان شکستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

به آب صابری دل را بشستم

به کام خویش جفت نیک جستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

کنون بند بلا بر هم شکستم

وزآن زندان بدروزی بجستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۳ - نامهٔ سوم اندر بدل جستن به دوست

 

چو بازرگان به دریا در نشستم

ز دریا گوهر شهوار جستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس

 

نه تو مستی که من نادان و مستم

که بر باد تو در دریا نشستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

گناه دی بشد با دی ز دستم

تو فردا بین که مهرت چون پرستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

دل اندر مهر آن بت روی بستم

همی گفتم ز مهر ویس رستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

ز بیرون گر به رامش می‌نشستم

نهانی بر فراقت می‌گرستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۱ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

وفا زان بیش چون باشد که جستم

چه دارم زان وفا جستن به دستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن

 

بدادم دل به نادانی ز دستم

کنون از بیدلی گویی که مستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۸ - آگاه شدن موبد از گنج بردن رامین با ویس

 

سزد گر من به بد روزی نشستم

که گفتار زنان را کام بستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید

 

ز جود تو همیشه شاد و مستم

تو گویی کیمیا آمد به دستم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۵

 

مو آن دل‌دادهٔ یکتا پرستم

که جام شرک و خود‌بینی شکستم

منم طاهر که در بزم محبت

محمد را کمینه چاکرستم

۲ بیت
باباطاهر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴ - آمرزش خواستن

 

اگر دین دارم و گر بت‌پرستم

بیامرزم به هر نوعی که هستم

۱ بیت
نظامی
 
 
۱
۲
۳
۱۰
 
تعداد کل نتایج: ۱۹۳