گنجور

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۵ - جنگ کردن اندرجیت از رام و لچمن و بیهوش شدن رام و لچمن

 

به هرکس تیر جادویش رسیدی

شدی مار و به زخم اندر خزیدی

ملا مسیح
 

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸۷ - تسلّی دادن ترجتا سیتا را

 

مخور غم ز آنچه دیدی و شنیدی

طلسمی بود جادویی که دیدی

ملا مسیح
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - در مذمت دزدی که خانه سیدا را غارت کرد

 

به هر قفلی که انگشتش رسیدی

شدی آن قفل را پیدا کلیدی

سیدای نسفی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » ساقی نامه

 

بسا محفل بسا مجلس که دیدی

بسا کز جام عشرت می کشیدی

طبیب اصفهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۵

 

به جز نیکی و احسان ها چه دیدی

که چون دیوانگان از او رمیدی؟

قائم مقام فراهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

اگر فرهادش اندر خواب دیدی

قلم بر دفتر شیرین کشیدی

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۶ - حکایت

 

گرش یک قطره در ساغر چکیدی

سرود عیش بر گردون کشیدی

یغمای جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » قطعات و ماده تاریخ‌ها » ۸۹- تاریخ وفات میرزا محمد خان سپهسالار

 

چو ناکام ای سپهسالار ایران

به عقبی رخت از دنیا کشیدی

اموردیگران فرصت ندادت

به فکر کار خویش اکنون فتیدی

ز نار و جنت آنچت گفته بودند

[...]

صفایی جندقی
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۸۴

 

چه بد کردم که مهر از من بریدی

نمی دانم بدی از من چه دیدی؟

پشیمان می شوی روزی دو صد بار

که در دنبال فایز می دویدی

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۴۰۷

 

الا ای آسمان از من چه دیدی؟

که از کین یار من از من بریدی؟

دو هفته بود وصل یار فایز

تو عمری انتقام از من کشیدی

فایز
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۰ - جواب

 

ندای علم الاسما شنیدی

جلال آدم مسجود دیدی

صفای اصفهانی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۲

 

مگر با سروِ قدّان آرمیدی

که پیوند از تُهی دستان بریدی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۷

 

تو این آخوند و ملّا آفریدی

تو تویِ چُرتِ ما مردم دویدی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۷

 

چرا هر جا که دابی زشت دیدی

برای ما مسلمانان گُزیدی

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

اگر قائم مقام این نامه دیدی

جلایرنامۀ خود را دریدی

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - به یاد آذ‌ربایجان

 

به هر سنگی که نقش عشق دیدی

ز هر خاکی که بوی خون شنیدی

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰