گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

بجز توحید حق اینجا نگوید

درون پرده جز جانان نجوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

ز پیر عشق بشنو آنچه گوید

که او درمان دردت را بجوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۷ - در صفات جزو و کل بهر نوع بر اسرار حقیقت فرماید

 

چو لیلی دارد اندر بر چگوید

نکرده هیچ گم دیگر چه جوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

هر آنکو جز محمد(ص) پیر جوید

بهرزه هرچه گوید هیچ گوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

مترس از جان و بین تا چند گوید

که اصل خویش اینجاگاه جوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

حقیقت اصل ذاتی باز جوید

در آن اسرار راز راز گوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

ز جان پرس از حقیقت تا بگوید

دوای دل حقیقت جان بجوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

همه جانست و جانان راز گوید

ابا جان دل ز جان می راز جوید

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

سخن ازجان شنو کو باز گوید

ترا اسرار کلّی راز جوید

عطار
 

سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۸

 

نیاساید مشام از طبله عود

بر آتش نه که چون عنبر ببوید

بزرگی بایدت بخشندگی کن

که دانه تا نیفشانی نروید

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۴

 

نه مرد است آن به نزدیک خردمند

که با پیل دمان پیکار جوید

بلی مرد آن کس است از روی تحقیق

که چون خشم آیدش، باطل نگوید

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۵

 

اگر نادان به وحشت سخت گوید

خردمندش به نرمی دل بجوید

سعدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٨ - در پند و اندرز

 

برین ره جز دلیری می نپوید

فنای مال و جان هر کس نجوید

ابن یمین
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode