عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)
همه ذرات عالم درسجودند
همه حیران و سرگردان بودند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید
از این چنبر بسی جانها ربودند
همه در بهر او گفت وشنودند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۴ - در تفسیر وَلَقَدکَرَّمنا بَنی آدَمَ وَحَمَّلنا هُم فی البَرِّ وَالبَحر فرماید
درون جان تو رویت نمودند
به نیکی هر دو در گفت و شنودند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
حقیقت با شریعت رخ نمودند
گره از کار عالم برگشودند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
اناالحق زد همی جمله شنودند
کسانی کاندر این واقف نبودند
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
کسانی کاندر این منزل نمودند
یقین اندر ربود بود بودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل
همه ذرّات پیشت در سجودند
چرا کایشان نباشند یا نبودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید
بجز ایشان مبین کایشان نمودند
حقیقت با تو در گفت و شنودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در این خاک از یکی پیدا نمودند
چونیکو بنگری یک ذات بودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
همه راهش سوی احمد نمودند
درش در سوی کل آخر گشودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
چهارند درک تن پیدا نمودند
در این دیگر ز بالا برگشودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۰ - سؤال نمودن ازمنصور که ابلیس در عین تلبیس است و جواب دادن منصور آن شخص را
ملایک سجدهٔ آدم نمودند
ز ذات ما یقین واقف نبودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
در عین الیقین جمله نمودند
حقیقت در جهان برتو گشودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۴ - درخبردادن صاحب اسرار فرماید
بگفتند ونه اندیشه نمودند
که اندر وصل او اعیان بودند
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
چو هر سه در یکی موجود بودند
در آخر هر سه در یکی نمودند