گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۱ - حکایت

 

دو مایه حاصل شعر است در دهر:

بهر دو نیست امید زمان بهر

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۸ - رسیدن خسرو به شیرین در شکارگاه

 

اگر خود پرسد از ما بانوی دهر

بگوئیم آنچه داریم از جهان بهر

امیرخسرو دهلوی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - بیتی چند از عتاب نامهٔ خسرو به شیرین

 

نه از کوی تو زان برتافتم چهر

که دل بی میل شد یا طبع بی مهر

امیرخسرو دهلوی
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۹ - قاعده در شناخت عوالم پنهان و شرایط عروج بدان عوالم

 

چو خورشیدِ نهان بنمایدت چهر

نماند نورِ ناهید و مه و مهر

شیخ محمود شبستری
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۳۳ - جواب دادن حورزاد جمشید را

 

پریشان از جفای گردش دهر

همی گردید مسکین گرد آن شهر

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۷۰ - رفتن جمشید به دژ خورشید و دیدن او

 

کواکب کرده پنهان از فلک چهر

تو پنداری پرید از آسمان مهر

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۷۴ - قطعه

 

پریشان از جفای گردش دهر

ز پای قلعه سر بنهاد در شهر

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۸۳ - آمدن شادیشاه به خواستگاری خورشید

 

همه ره شهد می آمیخت با زهر

همی راندند با هم تا در شهر

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۹۹ - غزل

 

شبست اکنون و از شب رفته یک بهر

رهی دورست ازین جا تا در شهر

سلمان ساوجی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode