گنجور

عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۲) مناجات موسی با حق تعالی ودر خواستن او یکی از اولیا

 

خطاب آمد که ما را اهل دردی

بصدق اندر فلان وادیست مردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۹) حکایت حبشی که پیش پیغامبر آمد

 

پیمبر گفت چون تو توبه کردی

یقین می‌دان که آمرزیده گردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۰) حکایت آن مرد که عروس خود را بکر نیافت

 

چرا زین غم بسی تیمار خوردی

که تا خود را چینن بیمار کردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۰) حکایت آن مرد که عروس خود را بکر نیافت

 

تو آنچ از تو سزد گفتی و کردی

غم جان من بیچاره خوردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱) حکایت اسکندر رومی با مرد فرزانه

 

بدو گفتند اینجا هست مردی

که در دین نیست او را هم نبردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۴) حکایت شعبی و آن مرد که صعوۀ گرفته بود

 

تو بر رفته بسی اندوه خوردی

محالی گفتمت تصدیق کردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۶) حکایت حکیم با ذوالقرنین

 

که آخر گرد عالم چند گَردی

که عالم جمله پُر آشوب کردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۶) حکایت حکیم با ذوالقرنین

 

که تو گر فی المَثَل شیر نبردی

چو راه گور گیری مور گردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۸) حکایت شیخ علی رودباری

 

چه می‌گویم تو چه مرد نبردی

که تو در عاشق نه زن نه مردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۲) حکایت عیسی علیه السلام

 

مسیحش گفت بی ایمان بمُردی

که از دانگی تو چندین رنج بردی؟

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۱) حکایت افلاطون و اسکندر

 

یکی دارو دگر برکار کردی

بهر شش سال ازو یکبار خوردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش بیست و دوم » (۳) حکایت آن دیوانه که ازو پرسیدند که درد چیست

 

یکی پرسید ازان دیوانه مردی

که چه بوَد درد چون داری تو دردی؟

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۲) گفتار مرد خدای پرست

 

به گرد قال آخر چند گردی

قدم در حال نِه گر شیر مردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۲) حکایت رندی که از دکانی چیزی می‬‌خواست

 

یکی رندی میان داغ و دردی

ستاده بود بر دکان مردی

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۳) حکایت عبدالله بن مسعود با کنیزک

 

چرا بودم به آخر پیش مردی

که بفروشد مرا آخر به دردی

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۲۰ - حکایت گربه و موش و باده

 

چو من دیگر کجا باشد به مردی‌؟

بود عالم به پیش من به گردی

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۲۴ - آمدن سیمرغ به خدمت سلمیان و نموداری حال گفتن به بلبل

 

تو تا کی در درون خانه گردی؟

به میدان آی اگر مرد نبردی

عطار
 

عطار » بلبل نامه » بخش ۲۵ - حکایت

 

چو زاغان بر سر مُردار مردی

ز صافی گشته خرسندی به دُردی

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۱۵
sunny dark_mode