گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۶ - شفیع انگیختن خسرو پیران را پیش پدر

 

بگفت این و دگر ره بر سر خاک

چو سایه سر نهاد آن گوهر پاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم

 

چو آن گل‌برگ‌رویان بر سر خاک

گل صد برگ را دیدند غم‌ناک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

فرود آمد ز تخت خویش غم‌ناک

به سر بر خاک و سر هم بر سر خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

شنیدم کآب خفتد زر شود خاک

چرا سیم‌آب گشت آن سرو چالاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

سهی سَرو‌ش فتاده بر سر خاک

شده لرزان چنان کز باد خاشاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

به خدمت بر زمین غلطید چون خاک

خروشی بر کشید از دلْ شغب‌ناک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

رخش چون لعل شد زآن گوهر پاک

نمازش برد و رخ مالید بر خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه

 

چو نام هم شنیدند آن دو چالاک

فتادند از سر زین بر سر خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۶ - اندرز و سوگند دادن مهین‌بانو شیرین را

 

چو گوهر پاک دارد مردم پاک

کی آلوده شود در دامن خاک‌؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران

 

ز مشک افشانی باد طرب‌ناک

عبیرآمیز گشته نافهٔ خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

دلِ مَحرم بوَد چون تختهٔ خاک

بر او دستی زنی حالی شود پاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو

 

زمانی بر زمین غلطید غم‌ناک

ز مشگین جعد مشگ افشاند بر خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را

 

ره‌آورد عدم ره‌توشهٔ خاک

سرشت صافی آمد گوهر پاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۷ - نشستن شیرین به پادشاهی بر جای مهین‌بانو

 

جز آن چاره ندید آن سرو چالاک

کز آن دعوا کند دیوان خود پاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۳ - آغاز عشق فرهاد

 

برآورد از جگر آهی شغب‌ناک

چو مصروعی ز پای افتاد بر خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین

 

چو بردی نام آن معشوق چالاک

زدی بر یاد او صد بوسه بر خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد

 

بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک‌؟

بگفت آن گه که باشم خفته در خاک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او

 

از آن نزدیک‌ِ تو می‌ناید این خاک

که باشد کار نزدیکان خطرناک

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او

 

و گر خاکم تو ای گنج خطرناک

زیارت‌خانه‌ای برساز از این خاک

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۴۰
sunny dark_mode