عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
خبر شد زو بر شاه سپاهان
که برناییست تاج نیکخواهان

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
به وقت فرصتی گل گشت خواهان
که شاه او را بدزدد از سپاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
چو شد روز دگر شاه سپاهان
بر گلرخ بیامد نیک خواهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
چو خسرو را دل گل بود خواهان
ز شهر روم آمد با سپاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
در آن شب گو برون شد از سپاهان
دلم خاتون خود را بود خواهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
بسا ننگا که باشد بر سپاهان
که زن دزدد کسی از شاه شاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
کنون خواهم که وقت صبحگاهان
ازینجا سر نهی سوی سپاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
بوقت شام آمد در سپاهان
توقف کرد شب تا صبحگاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
شدند آن هر دوحالی از سپاهان
چو از دوزخ برون صاحب گناهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۷ - بازگفتن حُسنا مكر خود با خسرو
نویسم نامهیی سوی سپاهان
شوم گل را از آن اقلیم خواهان

عطار » خسرونامه » بخش ۴۸ - نامه نوشتن قیصر بشاه سپاهان
روان شد پیک خوش رو تا سپاهان
بقصر شاه آمد صبحگاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
بدین کردار، تاج پادشاهان
سپه میراند تا دشت سپاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
نماز دیگری خورشید شاهان
فرود آمد بصحرای سپاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
بآخر، بر سپهدار از سپاهان
شکستی آمد از خورشید شاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
چه گویم قصّه، وقت صبحگاهان
بزاری کشته شد شاه سپاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل
بدان ای شمع ملک و تاج شاهان
ز تاجت سرنشین صاحب کلاهان

عطار » خسرونامه » بخش ۶۵ - رزم خسرو با شاپور
برون رفتند چون صاحب گناهان
ز شاه پاکدل زنهارّ خواهان

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید
الا ای دل کجائی مرحبا هان
دمی بنمای خود را در لقا هان

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۸۱
گدایان بینی اندر روز محشر
به تخت ملک بر چون پادشاهان
چنان نورانی از فر عبادت
که گویی آفتابانند و ماهان
تو خود چون از خجالت سر برآری
[...]

سعدی » مجالس پنجگانه » شمارهٔ ۲ - مجلس دوم
گدایان بینی اندر روز محشر
به تخت ملک همچون پادشاهان
چنان نورانی از فرّ عبادت
که گویی آفتابانند و ماهان
تو خود چون از خجالت سر برآری
[...]
