گنجور

 
سعدی

گدایان بینی اندر روز محشر

به تخت ملک بر چون پادشاهان

چنان نورانی از فر عبادت

که گویی آفتابانند و ماهان

تو خود چون از خجالت سر برآری

که بر دوشت بود بار گناهان

اگر دانی که بد کردی و بد رفت

بیا پیش از عقوبت عذرخواهان

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
شمارهٔ ۱۸۱ به خوانش فاطمه زندی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مسعود سعد سلمان

دو گونه تیر داری بر کف و چشم

سپیدان بعضی و بعضی سیاهان

بداندیشان رمند از تیر دستت

رمند از تیر چشمت نیک خواهان

اگر چون غمزه خود تیر سازی

[...]

سعدی

گدایان بینی اندر روز محشر

به تخت ملک همچون پادشاهان

چنان نورانی از فرّ عبادت

که گویی آفتابانند و ماهان

تو خود چون از خجالت سر برآری

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه