عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
دلش صد داستان بر عشق خوانده
چو شخصی بی خرد در عشق مانده
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
گل سیراب بر آتش بمانده
گلاب از جزع بر آنش فشانده
عطار » خسرونامه » بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ
منم ماهی میان خشک مانده
تویی ماهی کناری خون فشانده
عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز
قضا رفته قلم تقدیر رانده
شد او ناکام در زنجیر مانده
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
ترا این عقد در عقبیست رانده
تو چون عقد گهر در عقد مانده
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
بشمشیر آتش از آهن فشانده
چو کوهی سیم در آهن بمانده
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
ز کار خویشتن حیران بمانده
ز یک یک مژّه صد طوفان برانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۹ - جواب دادن منصور شیخ جنید را از حالات
اناالحق میزند بیدست مانده
حقیقت خون ز دست خود فشانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۹ - جواب دادن منصور شیخ جنید را از حالات
تو گرچه واصلی در عشق مانده
کجاباشی تو دست از جان فشانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۱ - در گوهر عقل و عشق گوید
شب و روز است او از خوف مانده
دمادم میشود از عشق رانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۷ - قالَ النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا
همه از مرگ ترسانند مانده
ولیکن مررموز آن نخوانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید
بنام و ننگ در مکری بمانده
ز سرّ عشق یک نکته نخوانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
بشیب خاک ناچیزی بمانده
بمانده عاقبت خاکی فشانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
چنان در جستجویت عقل مانده
که دست از جان و از دل برفشانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
ز سودای تو درخونم بمانده
بیک ره دست از خود برفشانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۰ - در اسرار دل و تفسیر قرآن مجید گوید
دلا واصل ز قرآنی بمانده
بیک ره دست خود از جان فشانده
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
ز منصورم کنون واصل بمانده
چو او دست از دو عالم برفشانده