گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - آگاهی خسرو از مرگ پدر

 

چو سالار جهان چشم از جهان بست

به سالاری تو را باید میان بست

۱ بیت
نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود

 

فغانی و خروشی در جهان بست

دو گیسو را بریده بر میان بست

۱ بیت
عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هشتم » (۶) حکایت سلطان محمود و ایاز در حالت وفات

 

چو محمودی بموئی می‌توان بست

نیارم پیش غیر او میان بست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه

 

که چون هرمز به عشق گل میان بست

دل پرخون در آن دلبربجان بست

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل

 

گل عاشق خروشی در جهان بست

ز دل صد سیل خون بر دیدگان بست

۱ بیت
عطار
 

ظهیر فاریابی » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

دلم چون بر سر زلف تو جان بست

برو عشقت در هر دو جهان بست

سر زلفت چو زین حالت خبر یافت

به قصد جان من جان در میان بست

تو را کاین رسم و آیین باشد ای جان

[...]

۸ بیت
ظهیر فاریابی
 

عبید زاکانی » عشاق‌نامه » بخش ۵ - عرض شوق

 

تنم زنار گبران در میان بست

دل شوریده شوری در جهان بست

۱ بیت
عبید زاکانی