عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
حقیقت وصل یار اندر نمازست
اگر کردی چنین کارت بسازست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۳ - سؤال کردن یکی از حسین منصور در دریافتن اسرار کلّ و جواب دادن او مسائل را
ولکین این زمان نی وقت رازست
که این دم عین جانها درگدازست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
سخن این بار از دردست و رازست
از آن این در حقیقت بر تو بازست
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
وگر مر چشم دلت امروز بازست
حقیقت او در اینجا عین رازست
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۷
به دیدار توام چندان نیازست
که شرحش چون شبِ هجران درازست
دگر خوابم نمی گیرد که تا روز
همه شب چشمم از اندیشه بازست
نیازم در نمی گیرد همانا
[...]
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۱۴ - نامهٔ دوم از زبان عاشق به معشوق
مپیچ اندر سر زلفم، که گازست
ازو بگذر، که کار او درازست
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١٠ - مثنوی دیگر
کسی داند که او معشوقبازست
و بی یسمع و بی یبصر چه رازست
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١٠ - مثنوی دیگر
چگویم شرح این دور و درازست
مگر اینها از آن معشوقبازست
قاسم انوار » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - بیان واقعه دیدن امیر تیمور
که:هان!ای قاسمی،راه توبازست
بیا، بشنو تو از ما هرچه رازست
اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۶ - صفت شب گذراندن پروانه
شب دوری دراز و جانگدازست
حکایتهای او گفتن درازست
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
چه یارست و چه جان دلنوازست
چه حسنست و چه عشوه این چه نازست
چه معشوق و چه قدست و چه رفتار
چه رندست و چه جان عشق بازست
چه بزم است وچه عیش و جام باده
[...]
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱۷ - تعریف ورود شاهجهان به کشمیر
درین گلزار، راه طعنه بازست
زبان سوسنش بر گل درازست
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۳ - توضیح
که سلطان حقیقت بی نیازست
ولی این در بروی خلق بازست