فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
سپاس و شکر ایزد چون گزاریم
مگر جان را به شکر او سپاریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
نگه داریم دین تا روح داریم
به یزدان روح و دین با هم سپاریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
اگر چه با گناه بی شماریم
به فضل و رحمتت امیدواریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۳ - رفتن ویس از مرو شاهجان به کوهستان
چنان در خرمی گیتی گذاریم
که هرگز یکدگر را یاد ناریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۴ - رفتن رامین به همدان به جهت ویس
من و تو روز در شادی گذاریم
ز فردا هیچ گونه یاد ناریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را
همی گفتی که ما دو نیک یاریم
به یاری یکدگر را جان سپاریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
یکی گفتی همیشه راهواریم
که رامین را ز ویسه بازداریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
که روز رنج و سختی درگذاریم
پس او را ناز و شادی در پس آریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین
اگر صد سال دیگر مهر کاریم
نگه کن تا به فرجامش چه داریم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۶ - پاسخ نامهء ویس از رامین
بیا تا این جهان را باد داریم
ز روز رفته هرگز یاد ناریم
باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۷۱
بیا تا دست ازین عالم بداریم
بیا تا پای دل از گل برآریم
بیا تا بردباری پیشه سازیم
بیا تا تخم نیکوئی بکاریم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او
به نقدْ امشب چو با هم سازگاریم
نظر بر نسیهٔ فردا چه داریم؟
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۵) حکایت نوشروان عادل با پیر بازیار
که تا امروز ازینجا بهره داریم
برای دیگران ما هم بکاریم
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » در آغاز آلهی نامه
بدین تشریف و خلعت شهریاریم
بکَرَّمنا کبیر و کامگاریم
عطار » بلبل نامه » بخش ۱۶ - حکایت هاروت و ماروت
چنان از کردهٔ خود شرمساریم
که روی عذر خواهی هم نداریم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
که چون این نیمجان ما از تو داریم
بهجانت تا بود جان، حقگزاریم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
دلی پر خون و جانی سوگواریم
بجز این چیز دیگر مینداریم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۹ - سؤال کردن سلطان بایزید از منصور از جان و جانان
تو یاری در حققت مات یاریم
تو برداری و مایت پایداریم
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را
همه از کارگاه کردگاریم
همه از سرّ صنعش آشکاریم