گنجور

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۴

 

برنجی شیشه ای بودی سه پاره

به هم چون وصل شد گشتی مناره

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۶

 

زمین چون آسمان شد پر ستاره

در اطرافش خلایق در نظاره

قائم مقام فراهانی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۵

 

خداوندا وجودش از مکاره

نگه داری ز آسیب ستاره

قائم مقام فراهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۱

 

«رجب» آن ناتوان شیرخواره

که بودش زان میان از ما کناره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۴ - سرگذشت شیرین

 

کنم از صحبت شیرین کناره

کنم من سینه گر او کند خاره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

بر او بر وصله های بی شماره

چو جیب ناشکیبان پاره پاره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت

 

من از پی می دویدم بهر چاره

چه سود از جهد چون بد شد ستاره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۶ - حکایت

 

غرض چون بود سد سوراخ چاره

بدان سوراخ رو کردم دوباره

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۷

 

دریغ آن پیر مرد شیرخواره

که می گشت از پی آن ماه پاره

یغمای جندقی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۱ - وله

 

بسان چرخ عید جم دوباره

زمین بوسید در دارالصداره

بساط صدر را انباشت ازگل

صباح جشن فروردین دوباره

چمن خلد است و گلهایش حواری

[...]

جیحون یزدی
 

فایز » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۶

 

پری‌رویان به ما کردند نظاره

یکی چون ماه و باقی چون ستاره

کمان ابرو و مژگان تیز کردند

زدند بر جان فایز چون هزاره

فایز
 

فایز » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۷

 

به زیر زلف برق گوشواره

زدی بر خرمن عمرم شراره

بیا فایز که از نو آتش طور

تجلی کرده بر موسی دوباره

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۵۸

 

به زیر زلف برق گوشواره

زده بر خرمن عمرم شراره

بیا فایز که از نو آتش طور

تجلی کرده بر موسی دوباره

فایز
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۷۳

 

پری رویان به ما کردند نظاره

یکی چون ماه و باقی چون ستاره

کمان ابرو و مژگان تیر کردند

زدند بر جان فایز چون هزاره

فایز
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۲۲ - خاتمه‌الکتاب

 

نمایم اندکی زان تا شماره

بباید عمر و ایامی دوباره

صفی علیشاه
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۳ - وفات اسکندر

 

ز تاج و تخت جویم چون کناره

شوم بر مرک چوبین سواره

صامت بروجردی
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۲۵۵ - برهمن را نگویم هیچ کاره

 

برهمن را نگویم هیچ کاره

کند سنگ گران را پاره پاره

نیاید جز به زور دست و بازو

خدائی را تراشیدن ز خاره

اقبال لاهوری
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

از آن با کّله در کار اداره

فرنگی ها نمایند استعاره

ایرج میرزا
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
sunny dark_mode