عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۹ - الحکایه و التمثیل
بههر مجلس یکی غسلی بیارم
چنین مجلس چرا آخر ندارم
عطار » اسرارنامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقاله الثالث عشر
گسسته بیخ این نیلی حصارم
شکسته شاخ دور روزگارم
عطار » اسرارنامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقاله الثامنه عشر
کنون با گفت افتادست کارم
که گر طاعت کنم طاقت ندارم
عطار » اسرارنامه » بخش هجدهم » بخش ۱ - المقاله الثامنه عشر
چو شد کافور موی مشگ بارم
کفن باید که من کافور دارم
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۱ - المقاله الثانیه و العشرون
بحکمت لوح گردون مینگارم
که من حکمت زیؤتی الحکمه دارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
زهی چشم و چراغ چرخ چارم
زهی نور دو چشم هفت طارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
اگر من ذرّهام امیدوارم
که در پرده چو تو خورشید دارم
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
تو میدانی که چون راز تودارم
نفس از راز داری بر نیارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
چو من چون عنکبوتان پرده دارم
مگس را زنده در پرده نیارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چوخاک راه پیشت بردبارم
چو خون دیده سر نه بر کنارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
جگر پر خون و دل پر سوز دارم
سیه شد روز روشن روزگارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
چو چشم آمد سپید از انتظارم
سیه شد همچو چشمت روزگارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
بتو گر بود از این پیش انتظارم
کنون هست انتظار مرگ کارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
مرا گر دیر آید نوبهارم
بزیر شاخ کی دارد کنارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
همه امید روی تست کارم
بجز امید تو رویی ندارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
چو دیدار ترا در چشم آرم
چو مردم آشنا در چشم دارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
ز بی خوابی سرشکم میشمارم
بران بیرنگ صورت مینگارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
ز یک یک مژه چندان اشک بارم
که یاران را از آن در رشک آرم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
همه روز از خروش دل نزارم
بسان نای و چون نی ناله دارم
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
مکن با من که من بیمار زارم
که این جز از تو باور می ندارم