عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۶ - در جواب دادن پیر دانا و استعانت کردن و یاری خواستن فرماید
که هر حاجت که خواهی آن برآرم
که من در جان و دل پروردگارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۶ - در خطاب کردن با دل در اعیان کل و گذرکردن از تقلید فرماید
حجابم دور شد تا روی یارم
حقیقت گشت اینجاگه شکارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۹ - در دعا کردن آدم در حضرت حق مر فرزندان را و شفیع آوردن پیغامبر علیه السّلام
کنم زیرا که من پروردگارم
بفضل خود ورا نیکو بدارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۶ - در پردههای اسرار نی فرماید
دل عشّاق از پرده برآرم
درون را با برونش شاد دارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
بجز درد جگر اینجا ندارم
بمانده دردرون چاه خوارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
جگر پر خون و دل پر درد دارم
در این چه مانده سرگردان و خوارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۱ - در عتاب کردن حضرت آفریدگار عزّ شأنه با آدم در گندم خوردن و عاجز شدن آدم در گناه و مقرّ شدن و توبه کردن فرماید
مرا از ره ببرد و کرد خوارم
تبه کرد او بهرزه روزگارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۱ - در عتاب کردن حضرت آفریدگار عزّ شأنه با آدم در گندم خوردن و عاجز شدن آدم در گناه و مقرّ شدن و توبه کردن فرماید
ز رسوائی کنون طاقت ندارم
که سر در حضرت جانان برآرم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۱ - در عتاب کردن حضرت آفریدگار عزّ شأنه با آدم در گندم خوردن و عاجز شدن آدم در گناه و مقرّ شدن و توبه کردن فرماید
بدیّ من ببخش و درگذارم
که هستی در دو عالم کردگارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۳ - در بیرون کردن جبرئیل علیه السلام حضرت آدم صفی را از بهشت ونصیحت کردن جبرئیل اورا فرماید
نداری چارهٔ و من ندارم
که در فرمان حیّ کردگارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
ز جوهرهای معنی در بحارم
که دارم بیعدد من در شمارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
بر هر کس کند رسوا و خوارم
ز طعنش آن زمان طاقت ندارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
دم خود یافتم زاندم که دارم
در اینجا اوست کلّی غمگسارم
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید
بهر دم کز درون خودبر آرم
حقیقت آن زمان دیدار یارم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
کنون سِر با تو و سَر با تو دارم
که هستی در حقیقت غمگسارم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
دم او میزنم اینجا که یارم
کند مانند او بر عین دارم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در این میدان وحدت رازدارم
چو گوئی درخم چوگان یارم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در اینجا سالها در انتظارم
ضعیف و خسته و مجروح و زارم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را
من از لعنت نمود دوستدارم
از اوّل کل سجود دوست آرم
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
یکی ذاتم که من اوّل ندارم
ز ذات خود همه جانی برآرم