فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
زنان مهتران و نامداران
بزرگان جهان و کامگاران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
بدو گفت این زنان نامداران
نشسته شاد با دلبند و یاران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
چنین باشد روان مهرداران
که بخشایش کنند بر نیک یاران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم
ز روی دلبران او را بهاران
وز آب گل مرو را قطر باران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم
اگر باشم ترا از پیشکاران
خداوندی کنم بر کامگاران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم
که تا بادی وزد بر کوهساران
ویا آبی رود بر رودباران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین
شهنشه گوی زد با نامداران
بجوشیده در آن میدان سواران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۱ - آگاه شدن شاه موبد از کار ویس و رامین
دگر آزادگان و نامداران
بزرگان و دلیران و سواران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس
همیدون زخمهای نامداران
ستوده مرغزی چابک سواران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۸ - گردیدن شاه موبد به گیتى در طلب ویس
گهی چون رنگ بود در کوهساران
گهی چون شیر بود در مرغزاران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین
کبودش جامه بد چون سوکواران
رخانش لعل همچون لالهزاران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
تو از بیرون نشسته بانگ داران
به خانه او نشسته شاد خواران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
بدم بر گاه دی چون شهر یاران
کنون غرمی شدم بر کوهساران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۶ - مویه کردن شهرو پیش موبد
فزون از برگها بر شاخساران
سنان بینی و تیغ نامداران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان
همی زد راههای خوشگواران
همی کردند شادی نامداران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
همی ترسم ز دلخواهان و یاران
چنان کز دشمنان و کینه داران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
گشاید باد چشم نوبهاران
چو بندد برف راه کوهساران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
چنان چون باد هنگام بهاران
رباید برگ گل از شاخساران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
چو ابر تیره شد گرد سواران
که او را اشک رامین بود باران
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى
جهد باد صبا بر کوهساران
چرد گور ژیان در مرغزاران