ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۸
اگر چه داد سخن در زمانه من دادم
ستاره وار زمانه نمی دهد دادم
زمانه گرچه زمن یافته است روزی داد
چرا به من ندهد آنچه من بدو دادم
رهی نماند زنظم سخن که نسپردم
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۴۰ - وله ایضا
نسیب و مدح و تقاضا فزون زده قطعه
درین دو روزه به هر خواجهای فرستادم
کم از جوایی باشد به راست یا به دروغ
خدای داند اگر کس به خیر و شر دادم
بسی نکوهش خود میکنم که بیهوده
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۷
دریغ کز نظرِ دوستان بیفتادم
به هرزه عمرِ گرامی به باد بر دادم
درین عذاب که بر من عدو ببخشاید
کسی نمی رسد از دوستان به فریادم
خلافِ عقل بود گر نگویمش که چه باد
[...]
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۸۱۸
چنان به رویِ تو هر بامداد دل شادم
که می برد غم و شادی زمانه از یادم
اگر چه بوس و کناری نمی شود حاصل
ز گوشه هایِ دو چشمت به یک نظر شادم
مگر ز چشمِ تو از هر چه مست بیزارم
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۷
بدانک بوی تو آورد صبحدم بادم
وگرنه از چه سبب دل به باد میدادم
عنان باد نخواهم ز دست داد کنون
ولی چه سود که در دست نیست جز بادم
مرا حکایت آن مرغ زیرک آمد یاد
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹
زخط سبز خطان سبزه چون کند شادم
دهد شکوفه ز موی سفید خود یادم
شمیم سنبل و بوی گلم ز باد چه سود
چنین که عمر گرانمایه رفت بربادم
چو شاخ میوه که آرد شکوفه پیش از برگ
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۱۸
دهد جدایی یاران رفته بر بادم
اگر نه یاد سخنشان رسد به فریادم
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » دوبیتیها » شمارهٔ ۱۱
نباشد از ره کین گر نمیدهد دادم
خوش است خاطر او با فغان و فریادم
به مهر غیر یقین کردهای و دلشادم
که من ز چشم تو از این گناه افتادم
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲
خراب کرد فراق رخ تو بنیادم
روا بود که کنی از وصالت آبادم
به هر لباس کنی جلوه هستمت عاشق
که دل به عشق تو درعالم ازل دادم
اگر به صورت لیلی شوی چو مجنونم
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۶ - توسل به حضرت اباعبدالله الحسین (ع)
به گیر ودار قیامت برس به فریادم
بکن ز آتش دوزخ ز لطف آزادم
عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزلها » شمارهٔ ۷۵
ز طفلی آنچه به من یاد داد استادم
به غیر عشق برفت آنچه بود از یادم
بکند سیل غم عشق بیخ و بنیانم
به باد رفت ز بیداد هجر بنیادم
برای پیروی از دل ملامتم نکنید
[...]