گنجور

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۵

 

تو سایه‌ای، نشوی هرگز آسمان‌افروز

تو که گلی، نشوی هرگز افتاب اندای

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۶

 

چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد

شود پذیره دشمن به جستن پیکار

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۲ - شیر و خرگوش

 

سحاب گویی یاقوت ریخت برمینا

نسیم گویی شنگرف بیخت برزنگار

بخار چشم هوا و بخور روی زمین

ز چشم دایه باغ است و روی بچه خار

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۵

 

مخالفان تو موارن بدند مار شدند

برآور از سر موران مار گشته دمار

مده زمان شان، زین بیش روزگار مبر

که اژدها شود ار روزگار یابد مار

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۲۶

 

کجا تواند دیدن گوزن طلعت شیر

چگونه یارد دیدن تذرو چهره باز

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الفحص عن امر دمنة » بخش ۵

 

ز رایش ار نظری یابد آفتاب بصدق

که خواند یارد صبح نخست را کاذب؟

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب البوم و الغراب » بخش ۱۵ - حکایت موشی که به دعای زاهد مستجاب الدعوه به پیکر دختری درآمد

 

به مار‌ماهی مانی، نه این تمام و نه آن‌!

منافقی چه‌کنی؟ مار باش یا ماهی

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب البوم و الغراب » بخش ۱۸

 

بهرچه روی نهم یا بهر چه رای کنم

قوی است دست مرا تا تو دست یار منی

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب القرد و السلحفاة » بخش ۳

 

کسی که عزت عزلت نیافت هیچ نیافت

کسی که روی قناعت ندید هیچ ندید

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب السنور و الجرذ » بخش ۲ - حکایت گربه و موش

 

اگر یگانه شوی با تو دل یگانه کنم

ز عشق و مهر دگر دلبران کرانه کنم

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب السنور و الجرذ » بخش ۲ - حکایت گربه و موش

 

لقای تو سبب راحت است در ارواح

بقای تو سبب صحت است در ابدان

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک والطائر فنزة » بخش ۷

 

حیات را چه گوارنده تر زآب ولیک

کسی که بیشترش خورد بکشد استسقاش

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک والطائر فنزة » بخش ۷

 

بجست با رخ زرد از نهیب تیغ کبود

چنانکه برگ بهاری زپیش باد خزان

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۳

 

نموده تیره و منسوخ با هوا و فضاش

صفای چرخ اثیر و صفات باغ ارم

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و ابن آوی » بخش ۹

 

من آن ترازوم اخلاص و دوستی ترا

که هیچ گنج نتابد سرزبانه من

بعشق و مهر تو آن بحر دور پایانم

که در نیابد چرخ و هوا کرانه من

۲ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک و البراهمة » بخش ۷

 

سبُک تَگی که نگردد ز سُم او بیدار

اگرش باشد بر پشتِ چشمِ خفته گذر

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک و البراهمة » بخش ۸

 

همیشه باد سر و دیده بداندیشان

یکی بریده به تیغ و یکی خلیده به تیر

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک و البراهمة » بخش ۲۰

 

رضا ندادی جز صبح در جهان نمام

رها نکردی جز مشک بر زمین غماز

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب ابن الملک و اصحابه » بخش ۴

 

نگارخانه چین است و ناف آهو چین

درون چین دو زلف و برون چین قباش

۱ بیت
نصرالله منشی
 

نصرالله منشی » کلیله و دمنه » خاتمهٔ مترجم » بخش ۱

 

اگر بنام کسی گفت بایدم شعری

بپیش طبع تو باشی همه بهانه من

۱ بیت
نصرالله منشی