گنجور

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۷

 

ترا بهتر آید که فرمان کنی

رخ نامور سوی توران کنی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

اگر با من اکنون تو پیمان کنی

نپیچی و اندیشه آسان کنی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۷

 

چو اینجا بیایی و فرمان کنی

روان را به پوزش گروگان کنی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۳

 

برین کار با دایه پیمان کنی

زبان در بزرگی گروگان کنی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۵

 

گرین صورت کرده جنبان کنی

سزد گر ز جنبده برهان کنی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱۶

 

اگر با من از داد پیمان کنی

زبان را به پیمان گروگان کنی

فردوسی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۵۵ - گفتگوی قارن با کوش درباره ی بخشایش فریدون

 

چو بندی کمر پیش و فرمان کنی

چنانچون بفرمایدت آن کنی

ایرانشان
 

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۷ - در مدح نجم الدین لقبی و درخواست دو چیز از او

 

ایا نجم دین گر تو احسان کنی

همه درد را جمله درمان کنی

اگر چه نه ای آصف بر خیا

که از خیل دیو اهل دیوان کنی

سزد کز کفایت تو در مملکت

[...]

قوامی رازی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳۱

 

به یک غمزه شهری پریشان کنی

به عمدا گذر گر بر ایشان کنی

مشعبد صفت گر شوی در حجاب

از این طرفه بازی فراوان کنی

فرود آی در کنج ویران من

[...]

حکیم نزاری
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی

 

درد بی درمان مرا درمان کنی

فارغم از محنت هجران کنی

بلند اقبال
 
 
sunny dark_mode