گنجور

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۶ - سبب نظم کتاب

 

بیفکندم از نثر طرحی عظیم

که پیدا نماید صحیح از سقیم

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۵۳ - سلاله سلوکیان

 

از ایشان همی روم را بود بیم

که دلها زاشکانیان شد دو نیم

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۸۳ - پادشاهی خسرو پرویز دوم بار

 

دگر سال سربار در اورشلیم

کلیساییان را بزد بر دو نیم

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۲ - در ستایش پادشاهان و فواید طبیعی ایشان

 

پدر گرچه باشد خسیس و لئیم

به از آن که فرزند گردد یتیم

میرزا آقاخان کرمانی
 

میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۳ - در مقام اندرز و نصیحت ملوک

 

نرنجانی از خویش مرد کریم

برانی زخود چاپلوس و لییم

میرزا آقاخان کرمانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳ - ماده تاریخ

 

چو توفیق و تایید حی قدیم

بحاجی علی النقی شد ندیم

یکی کعبه آراست در قم که گشت

پناهیده در ظل رکنش حطیم

بمحرابش افتد سلیمان بخاک

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۸ - ماده تاریخ

 

چو توفیق و تایید حی قدیم

به حاجی علی النقی شد ندیم

یکی کعبه آراست در قم که گشت

پناهنده در ظل رکنش حطیم

به محرابش افتد سلیمان به خاک

[...]

ادیب الممالک
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » ساقی نامه

 

که با هم بنوشیم و عیشی کنیم

زمانی ز اندوه و کلفت رهیم

طغرل احراری
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶

 

دگر از چه آگاهی‌ات ای حکیم

نبوده است از ایران و هند قدیم

عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶

 

بود قرن‌ها مام ایران عقیم

ز پروردنِ چون منی ای ندیم

عارف قزوینی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۷ - کلبه بینوا!

 

بلرزند پستان مامک ز بیم

در افغان شدند آن دو طفل یتیم

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۵۵

 

چو شد مرد، کارآگه و خوب‌خیم

نباشد ز درویشی‌اش هیچ بیم

ملک‌الشعرا بهار
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۷ - آزاد ساختن اسیران یهود

 

دگر امر فرمود از زر و سیم

بناها بسازند در اورشلیم

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۸ - کشته شدن کورش در ماساژت

 

از و شاد بودی اسیر و یتیم

شه باخدا مهربان و رحیم

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۸ - نصیحت

 

برفتند و آثارشان شد عدیم

بجز مشت عظمی که آنهم رمیم

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تأثیر سخن

 

شنیدم نویسنده ای در قدیم

نویسنده پاک رأی و حکیم

میرزاده عشقی
 
 
۱
۱۵
۱۶
۱۷
sunny dark_mode