فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۳
همی گفت بیتو مبادا جهان
نه تخت بزرگی نه تاج مهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۳
نه زین سان کسی رنج برد از مهان
نه دید آشکارا نهان جهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۳
ابا باژ با کردگار جهان
بدو بر کنیم آفرین نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۴
چه خواهی ز من من کییم در جهان
نشسته بدین غار با اندهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۵
سروش خجسته شبی ناگهان
بکرد آشکارا به من بر نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۵
فغان کرد کای شهریار جهان
سر نامداران و تاج مهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۵
چنین داد پاسخ که گرد جهان
بگشتم همی آشکار و نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۶
پدر بیگنه بود و من در نهان
چه رفت از گزند تو اندر جهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۶
از آن پس چنین گفت شاه جهان
که ای نامداران فرخ مهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۸
مگر هم بدین خوبی اندر نهان
پرستندهٔ کردگار جهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۸
رسیدیم و دیدیم راز جهان
بد و نیک هم آشکار و نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۹
وگر دشمنی دارد اندر نهان
بگوید به ما شهریار جهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۹
یکی آرزو دارم اندر نهان
همی خواهم از کردگار جهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۰
همه داستانها زدند از مهان
بزرگان و فرزانگان جهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۲
بدان تا بپرسم ز شاه جهان
ز چیزی که دارد همی در نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۸
بدو گفت بنگر به کار جهان
چه در آشکار و چه اندر نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۸
نبشته بر او نام شاه جهان
که اندر جهان آن نبودی نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۹
چنین گفت کای شهریار جهان
سزد کآرزوها ندارم نهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۹
چو سهراب فرزند کاندر جهان
کسی را نبود از کهان و مهان
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۱
بفرمود عهد قم و اصفهان
نهاد بزرگان و جای مهان