به هشتم نشست از بر گاه شاه
ابی یاره و گرز و زرین کلاه
چو آمدش رفتن به تنگی فراز
یکی گنج را درگشادند باز
چو بگشاد آن گنج آباد را
وصی کرد گودرز کشواد را
بدو گفت بنگر به کار جهان
چه در آشکار و چه اندر نهان
که هر گنج را روزی آگندنیست
به سختی و روزی پراگندنیست
نگه کن رباطی که ویران بود
یکی کان به نزدیک ایران بود
دگر آبگیری که باشد خراب
از ایران وز رنج افراسیاب
دگر کودکانی که بیمادرند
زنانی که بی شوی و بیچادرند
دگر آن کش آید به چیزی نیاز
ز هر کس همی دارد آن رنج راز
بر ایشان در گنج بسته مدار
ببخش و بترس از بد روزگار
دگر گنج کش نام بادآورست
پر از افسر و زیور و گوهرست
نگه کن به شهری که ویران شدست
کنام پلنگان و شیران شدست
دگر هر کجا رسم آتشکدست
که بیهیربد جای ویران شدست
سه دیگر کسی کاو ز تن بازماند
به روز جوانی درم برفشاند
دگر چاهساری که بیآب گشت
فراوان بر او سالیان برگذشت
بدین گنج بادآور آباد کن
درم خوار کن مرگ را یاد کن
دگر گنج کش خواندندی عروس
که آگند کاووس در شهر طوس
به گودرز فرمود کان را ببخش
به زال و به گیو و خداوند رخش
همه جامههای تنش برشمرد
نگه کرد یکسر به رستم سپرد
همان یاره و طوق کنداوران
همان جوشن و گرزهای گران
ز اسبان به جایی که بودش یله
به طوس سپهبد سپردش گله
همه باغ و گلشن به گودرز داد
به گیتی ز مرزی که آمدش یاد
سلیح تنش هرچه در گنج بود
که او را بدان خواسته رنج بود
سپردند یکسر به گیو دلیر
بدانگه که خسرو شد از گنج سیر
از ایوان و خرگاه و پردهسرای
همان خیمه و آخور و چارپای
فریبرز کاووس را داد شاه
بسی جوشن و ترگ و رومی کلاه
یکی طوق روشنتر از مشتری
ز یاقوت رخشان دو انگشتری
نبشته بر او نام شاه جهان
که اندر جهان آن نبودی نهان
به بیژن چنین گفت کین یادگار
همی دار و جز تخم نیکی مکار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بخش از داستان، خسرو با گودرز صحبت میکند و به اهمیت استفاده درست از ثروت و گنج اشاره میکند. او به آسیبها و مشکلاتی که در جامعه وجود دارد، مانند ویرانیها، کمبود مادران و نیازمندیها، توجه میکند و توصیه میکند که نباید گنجها را فقط برای خود نگه داشت و باید به دیگران کمک کرد.
خسرو به گودرز میگوید که برای روزهای سخت و بدی که ممکن است پیش بیاید، باید از گنجها برای کمک به نیازمندان استفاده کرد. همچنین به او میگوید که گنجها معمولاً به سادگی به دست نمیآیند و باید با دقت و مهربانی با آنها برخورد کرد.
در پایان، خسرو به گودرز دستور میدهد که ثروت و گنجها را بین سایر شخصیتهای داستان مثل رستم، زال و گیو تقسیم کند و با یادآوری از نام نیکی و یادگارهای خوب، بر اهمیت نیک عمل کردن تأکید میکند.
هوش مصنوعی: در هشتمین روز، در درگاه پادشاه، با دقت و توجه به منظر و شکوه، از نوعی ثروت و قدرت و قلمروی خاص یاد میشود که به شکل نمادین با کلاهی زرین و گرزی مجلل نمایان شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که او به نقطه تنگی برای رفتن رسید، یک گنج را برایش گشودند و آزاد کردند.
هوش مصنوعی: هنگامی که آن گنجینه بزرگ و آباد گشوده شد، گودرز کشواد به عنوان وصی انتخاب شد.
هوش مصنوعی: به او گفتند که به دقت به فعالیتهای دنیا بنگرد، چه چیزهایی که ظاهر است و چه چیزهایی که پنهان ماندهاند.
هوش مصنوعی: هر گنج و ثروتی زمانی به دست میآید و گاهی هم از بین میرود. به این معنا که برخی امور به سادگی به دست میآید و برخی دیگر با زحمت و سختی.
هوش مصنوعی: به چیزی که در نزدیکی ایران قرار دارد و ویران شده است، نگاه کن.
هوش مصنوعی: کسی دیگر نمیتواند به ایران آسیب برساند و از رنج افراسیاب بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: کودکان بدون مادر و زنانی که بدون شوهر و بدون پوشش مناسب هستند، در این دنیا وجود دارند.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به چیزی دست یابد، از هر شخصی به دنبال آن رنج و زحمت میکشد تا به هدفش برسد.
هوش مصنوعی: به آنها در زیاد نگرفتن و دوستیهای تنگ نظرانه پرداخته نشود، بلکه باید سخاوت و بخشش را پیشه کرد و از روزهای سخت و بدی که ممکن است پیش بیاید، حذر کرد.
هوش مصنوعی: گنج جدید نامش بادآور است و پر از تاج و زیور و جواهرات است.
هوش مصنوعی: به تماشای شهری برو که اکنون ویران شده و محل زندگی پلنگان و شیران شده است.
هوش مصنوعی: در هر جایی که آتشکدهای وجود ندارد، ویرانی و نابودی حکمفرماست و دیگر اثر و نشانی از زندگی و خوشبختی نیست.
هوش مصنوعی: کسی که در دوران جوانی از دنیا رفت، برای او در روز جوانیاش اشک میریزد.
هوش مصنوعی: چاهساری که سالها پیش خشک شده، دیگر هیچ آبی ندارد و زمان زیادی بر آن گذشته است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که با بهرهگیری از نعمتها و ثروتها، زندگی را سرشار از نشاط و زندگی کن و برای فراموش نکردن مرگ، از لذتهای دنیوی دور نشو.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که در روزگاری دیگر، گنجینهای به نام عروس به شهر طوس دعوت شد و گفته شد که کاووس در آنجا حضور دارد.
هوش مصنوعی: او به گودرز گفت که این شخص را ببخش، به زال و گیو و همچنین به صاحب رخش.
هوش مصنوعی: تمام لباسهای او را یکی یکی بررسی کرد و سپس همه آنها را به رستم داد.
هوش مصنوعی: دوستان و همراهان، همانند زین و تجهیزات جنگی هستند، همچنان که زره و گرزهای سنگین در میدان نبرد اهمیت دارند.
هوش مصنوعی: سپهبد، گروهی از اسبها را که در طوس رها شده بودند، به کسی سپرد.
هوش مصنوعی: همه باغها و گلزارها به گودرز معطوف شدند و او را در جهانی که به یادش آمده بود، پیدا کردند.
هوش مصنوعی: هرچیزی که او را به زحمت انداخت و در دلش آرزوی آن را داشت، سلاحی برای جسم او شده است.
هوش مصنوعی: تمام مسئولیت را به گیو دلیر سپردند، در زمانی که خسرو از ثروت و سرمایه به اندازه کافی بهرهمند شده بود.
هوش مصنوعی: از ساختمانها و دکوراسیونهای باشکوه، تا چادرها و مکانهای ساده برای نگهداری چهارپایان، همه نشاندهندهی زندگی انسانی است.
هوش مصنوعی: شاه به فریبرز کاووس هدایای بسیاری از جمله زره، کلاه و تجهیزات جنگی داد.
هوش مصنوعی: یک گردنبند درخشانتر از سیاره مشتری، به همراه دو انگشتری زیبا که از یاقوت ساخته شدهاند.
هوش مصنوعی: بر روی او نام پادشاه جهان نوشته شده است، چرا که در تمام دنیا کسی همانند او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به بیژن گفتند که این یادگار را گرامی بدار و جز کارهای نیک انجام نده.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.