گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۷

 

بدین خواهش اندیشه باید بسی

همان نیز پرسیدن از هر کسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

مرا بی‌نیازیست از هر کسی

نهفته جزین نیز هستم بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

نبینمت پیوستهٔ خون کسی

کجا داردی مهر بر تو بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

نباشد مرا بودن ایدر بسی

نشیند برین جای دیگر کسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۰

 

ز ترکان مرا نیست همتاکسی

چو اسپم نبینی ز اسپان بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

ز شب روشنایی نجوید کسی

کجا بهره دارد ز دانش بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

نبرد سر تاجداران کسی

که با تاج بر تخت ماند بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۱

 

نبینم همی یار با خود کسی

که بخروشدی زار بر من بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۳

 

بدو گفت من زین نوآمد بسی

سخنها شنیدستم از هر کسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۳

 

شبان نیست از گوهر تو کسی

و زین داستان هست با من بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۳

 

دریغ آن گل و مشک و خوشاب سی

همان تیغ برندهٔ پارسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۱

 

هنر گر بیاموزی از هر کسی

بکوشی و پیچی ز رنجش بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۴

 

که تاج کیان چون تو بیند بسی

نماند همی مهر او بر کسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۵

 

به پیغمبری رنج بردم بسی

نپرسید زین باره هرگز کسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۷

 

که گیتی نماند همی بر کسی

چو ماند به تن رنج ماند بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۶ - سخن دقیقی

 

که ناخوش بود دوستی با کسی

که مایه ندارد ز دانش بسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۶ - سخن دقیقی

 

کسی کش بود نام و ماند بسی

سخن گفت بایدش با هرکسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۷ - سخن دقیقی

 

بکشت از تگینان لشکر بسی

پذیره نیامد مر او را کسی

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۸ - سخن دقیقی

 

بکشتند زیشان به هر سو بسی

نبخشودشان ای شگفتی کسی

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۲۹
sunny dark_mode