گنجور

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳ - آغاز قصه

 

چو زیشان عدو بی کرانی بخست

ز کین باز کردند کوتاه دست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴ - بردن گلشاه را از حی

 

یکی بهره هشیار و یک بهره مست

درآمد به شمشیر و بگشاد دست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۸ - سخن گفتن ورقه با پدر و جواب دادن پدرش

 

نه هنگام غم خوردن و شیونست

که گاه دلیری و کین جستن است

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

چو گردان ز جنگش کشیدند دست

ربیع صف آشوب چون پیل مست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

به جنگ من آید گرش حمیت است

که در جنگ هم رنج و هم راحتست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

به آب وفا روی هجران بشست

بجست او ز جا، کین جانان بجست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

ز جای اندرون همچو آتش بجست

زبان بر گشاد و میان را ببست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

یکی نیزه چون مار ارقم به دست

که آتش همی از سنانش بجست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان

 

ز پیری به من بر نیاید شکست

مرا چون تو صد بنده بودست و هست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر

 

برفت او و بر بارگی برنشست

سوی کینه رانداسب چون پیل مست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر

 

نشدشان به جنگ اندرون رای سست

بگرز گران دست بردند چست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۳ - کنون بشنو ای خال ِ آزاد مرد

 

یکی خز کوفی به سر در ببست

بجست از بر بارگی برنشست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن

 

سر و گردن اسپ بر هم شکست

به دل ورقه گفت: از قضا کس نرست!

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن

 

ربیع دلاور ز زین در بجست

چو شیری دژم بین کی بروی نشست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن

 

بگفت این و از سینهٔ او بجست

دو دستش پس پشت محکم ببست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

جراحت بیاگند و ران را ببست

بجست از بر خنگ جنگی نشست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

پسر نیزهٔ او گرفتی به دست

به قوت همه نیزه بر هم شکست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

غلام از دلیری ز زین در بجست

از آن پیشتر کاسپ او گشت پست

عیوقی
 

عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه

 

بزد در کمر گاه دختر دو دست

کشیدش سوی خویش چون پیل مست

عیوقی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode