گنجور

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - گفتار اندر آفرینش مردم

 

به رنج اندر آری تنت را رواست

که خود رنج بردن به دانش سزاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود

 

به بزم اندرون آسمان سخاست

به رزم اندرون تیز چنگ اژدهاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

بزرگی و دیهیم شاهی مراست

که گوید که جز من کسی پادشاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳

 

که گر بودنی باز گوییم راست

به جانست پیکار و جان بی‌بهاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۴

 

و گر باره خواهی روانم تراست

گروگان کنم جان بدان کت هواست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

ز هر کشوری مهتران را بخواست

که در پادشاهی کند پشت راست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

که گر هفت کشور به شاهی تراست

چرا رنج و سختی همه بهر ماست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

بدانست خود کافریدون کجاست

سراندر کشید و همی رفت راست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰

 

بباید شما را کنون گفت راست

که آن بی‌بها اژدهافش کجاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲

 

به مغز اندرش آتش رشک خاست

به ایوان کمند اندر افگند راست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

اگر بر منوچهرتان مهر خاست

تن ایرج نامورتان کجاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

از آن تاکنون کین او کس نخواست

که پشت زمانه ندیدیم راست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

نشسته بر شاه بر دست راست

تو گویی زبان و دل پادشاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰

 

براند هر آن کام کو را هواست

برین بیگنه جان ما پادشاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱

 

جهان پهلوان سام بر پای خاست

چنین گفت کای خسرو داد راست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

سوی آسمان سر برآورد راست

ز دادآور آنگاه فریاد خواست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۳

 

چو این کرده شد سام بر پای خاست

که ای مهربان مهتر داد و راست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۳

 

بدو گفت پرداختن دل سزاست

بپرداز و بر گوی هرچت هواست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۵

 

به کین اندرون چون نهنگ بلاست

به زین اندرون تیز چنگ اژدهاست

ابوالقاسم فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۰

 

بدانست کز گوهر اژدهاست

و گر چند بر تازیان پادشاست

ابوالقاسم فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۲۱