گنجور

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل سوم » بخش ۲ - عین الیقین

 

عقل داند که عالم به نظام

نتوان کرد جز به علم تمام

صنعت خوب متقن محکم

نکند جز که صانع اعلم

رو نظر کن به هیأت تشریح

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل سوم » بخش ۳ - حق الیقین

 

علم فعلی چو انفعالی نیست

حالی است این سخن محالی نیست

تو که هستی خود نمی​دانی

لوح پروردگار چون خوانی

علم خود را ز پیش خود برگیر

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل سوم » بخش ۴ - الضلال المبین الفرقة الاولی

 

فلسفی علم جزوی حق را

منکر آمد نه علم مطلق را

گفت کز اختلاف هر مفهوم

ذات حق مختلف شود زعلوم

زین سبب کلی است علم خدای

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل سوم » بخش ۵ - الفرقة الثانیة

 

اندرین قول هم ز کور دلی

ژاژکی خورده است معتزلی

که خدا عالم است لیک بدان

کافریند علوم در انسان

ترهات چنین شگرف که گفت

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۱ - الفصل الرابع فی ارادته تعالی و تقدس علم الیقین

 

آن مریدی که از ارادت و خواست

کند او جمله نیک و بد، کژ و راست

کفر و دین، زشت و خوب، دشمن و دوست

همه از قدرت و ارادت اوست

نافع و ضار و معطی و مانع

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۲ - عین الیقین

 

کردن و ترک فعل یکسانست

همه در قدرت و در امکانست

تا یکی را از آن بر افزاید

به ضرورت مرجحی باید

پس ارادت به بود یا نابود

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۳ - حق الیقین

 

در قضا نیست هیچ زشت و نکو

هان مکن نسبت حدوث بدو

کفر او کفر نیست ایمان است

منع او منع نیست احسان است

بد از آن رو کزوست بد نبود

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۴ - حکایت

 

شیخ الاسلام چون اشارت کرد

سوی این سر بدین عبارت کرد

نیک نیک است، بد بد است ولیک

به بدی بد نگر، به نیکی نیک

محض شر یا نه خود کثیرالشر

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۵ - حکایت

 

گفت بابا فرج که بد خود نیست

وانچه بد دیده‌​ای تو آن بد نیست

احمقی دید کافری قتال

کرد از خیر او ز پیر سؤال

گفت هست اندر او دو خیر نهان

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۶ - التمثیل

 

روی گازر سیه شد از خورشید

جامه بنگر که خود شده است سپید

گر نبودی وجود خار کثیف

گل نگشتی چنین لطیف و نظیف

چون بخارش نه خار یکسو شد

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۷ - الفرق بین الامر و الاردة

 

بی غرض یک سخن ز من بشنو

ره ببین اول، آنگهی میرو

زانکه بی این دو هیچ جا نرسی

یک اشارت بس است اگر تو کسی

چشم در مقصد ارادت دار

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۸ - فی فایدة الآخر

 

امر تکلیف آفتابی بود

هر کسی را چنانکه هست نمود

زو رسد هر کسی به حد کمال

ناقص الذات گیر و کامل حال

باز پس مانده زو شود در پیش

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۹ - التمثیل

 

آن نبینی که پرتو خورشید

چون کند میوۀ سیاه سپید

امر در دل همین اثر دارد

قوّتی را به فعل می​آرد

در ارادت نهفته بود احوال

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۱۰ - حکایت

 

آن شنیدی که خواجه صاین دین

گفت رهبر کسی بود در دین

کو بخود راه امر می​سپرد

وز ارادت به خلق می​نگرد

سخنی خوب گفت و بس ظاهر

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۱۱ - الضلال المبین

 

علم و قدرت هر آنکه کرد انکار

به ارادت نیاورد اقرار

شبهه اندیش از تغیر ذات

گفته شد در جواب نفی صفات

هرچه حق خواستست آن خواهد

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل پنجم » بخش ۱ - الفصل الخامس فی حیاته و سمعه و بصره تعالی علم الیقین

 

حی و قیوم آن سمیع بصیر

که ندارد مثال و شبه و نظیر

این معانی بسی است در قرآن

رو ببین و به اعتقاد بخوان

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل پنجم » بخش ۲ - عین الیقین

 

هر کجا علم و قدرت است آن شی

سامع است و بصیر و مدرک و حی

علم و قدرت چو نعت هر زنده است

بصر و سمع از او نماینده است

غیرعلم است این صفات ورا

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل پنجم » بخش ۳ - حق الیقین

 

هرکه او مدتی مجاهده کرد

همه آفاق را مشاهده کرد

دید و بشنید از مسافت دور

چشم و گوش از میان شده مهجور

حی بینا، سمیع بی مانند

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل پنجم » بخش ۴ - التمثیل

 

نفس و عقل چون زجاجه و مشکوة

دل چو مصباح ونور او ز صفات

خانه​ای کاندر اوست این قندیل

تن انسان بود بدین تأویل

چشم و گوش و مشام و ذوق و مسام

[...]

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل پنجم » بخش ۵ - الضلال المبین

 

علم و سمع و بصر، کلام و حیات

نفی کردند منکران صفات

«صم و بکم»اند و «عمی» و «شردواب»

زان نبردند هیچ ره به صواب

این صفتها چو هست عین کمال

[...]

شیخ محمود شبستری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode