سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۴ - التّمثیل فی تقصیر الصّلوة
طاعتی کان ز دل ندارد روح
کس ندارد وجود آن به فتوح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۲ - اندر ترجیح او بر پیغمبران علیه و علیهمالسلام
یافت زان پس هزارگونه فتوح
جانش بیزحمت سفارت روح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الرّابع: فی صفة العقل واحواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده » بخش ۲ - اندر ستایش عقل و عاقل و معقول
فیض او در صفا سکینهٔ روح
فضل او در وفا سفینهٔ نوح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۴ - اندر زهد ریایی
تو از این زهد توبه جوی نصوح
ورنه بیدل روی به عالم روح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۴ - التمثّل فی صفةالانسان
از عطا بود کام و راحت روح
شعرا را بُد از کرم ممدوح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۵۵ - اندر موعظت و نصیحت گوید
بشناسی ز راه دیدهٔ روح
فاتحهٔ دین چو روی داد فتوح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳ - فی خصاله و فضیلته
مهد او بر فراز پیل جموح
کوه جودیست بر سفینهٔ نوح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۳ - در مدح نظامالملک ابونصر محمّدبن عبدالحمیدالمستوفی
صورتش ابتدای قوّت روح
سیرتش انتهای سورهٔ نوح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۵ - اندر مدح اصحاب دیوان و ارباب قلم و مشایخ کثّرهماللّٰه
سفتهٔ هریکی سفینهٔ نوح
نکتهٔ هریکی دفینهٔ روح
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲۴ - فی ذمالجهال والناصحین لهم
خلق نشنید هیچ دعوت نوح
هیچ کس قول او نداشت فتوح
وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱۷ - در حق شمس الدین ابو الفتح
شمس دین ، صورت ، بو الفتح
ای در فضل بر دلت مفتوح
ای تو شیر و غابروز مصاف
وی تو ابر سخا بوقت صبوح
از تو ایام را هزار شرف
[...]
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - در شکایت
اندرین عصر هرکه شعر برد
به امید صلت بر ممدوح
چار آلت بیایدش ورنه
گردد از رنج غم دلش مجروح
دانش خضر و نعمت قارون
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۷۶ - دو دست قبول اندر آغوش کرد
هر گه شعری برم بر ممدوح
کند آنرا به نقد خود مجروح
من و ممدوح هر دو همکاریم
حال هر یک چو می شود مشروح
نیست زر در میان، همه سخنست
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۴۳ - در بیان آنکه بسیاران بصورت اولیا برآمدهاند و گفتار اولیا را آموخته و در حقیقت رهزناند . هرکه تمییز دارد بایشان سر فرود نیاورد، و ولی را از عدو بشناسد، چنانکه صراف زر صافی را از قلب تمییز میکند، اگرچه در صورت بهم میمانند که المؤمن کیس ممیز و در تقریر آنکه اولیا بهر صورت که خواهند مصور شوند
فی هواه یطیر طیر الروح
بعد ما کان فی الفراق ینوح
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۴ - در بیان آنکه ولی خدا در زمان خود نوح وقت است و عنایت او همچو کشتی است او طوفان بلانگاه دارنده و در تقریر آنکه طوفان آب اگرچه بلاست اما سهل است، زیرا آن بلا بر اجسام است.طوفان جهل از آن مشکلتر است زیرا هر که در او غرق شد ابدالآباد خلاص نیابد
بگریزید سوی کشتی نوح
تا ز غرقه خلاص یابد روح
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۶۱ - در بیان آنکه معجز اکبر، سخن اولیاست، زیرا در معجزهها و کراماتها سحر و جادوی و سیمیا گنجد و ساحران جنس معجزه بسیار مینمایند. همچنین ضمایر را که کرامات اولیاست رمّالان و کاهنان و جوزبازان و پریزدگان میگویند، اما در سخن ایشان هیچ از اینها نمیگنجد
سالها مینمود دعوت نوح
قفل جانی نگشت از او مفتوح
اوحدی » جام جم » بخش ۳۱ - در شرف بنیت انسان به صورت و معنی بر دیگر مخلوقات
آفتابست عقل و ماهت روح
جهل توفان و علم کشتی نوح
اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۸ - خطاب به خواجه غیاثالدین محمد
کش برافروختم به روغن روح
آخر شب به بزمهای صبوح