سنایی
»
حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه
»
الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر
»
بخش ۵۵ - اندر موعظت و نصیحت گوید
صحبت زیرکان چو بوی از گُل
عظت ناصحان چو طعم از مُل
بیغرض پند همچو قند بُوَد
با غرض پند پای بند بُوَد
در مشام خرد چه زشت آید
هر نسیمی که نز بهشت آید
بهر اندام دادن اوباش
دل چو سندان زبان چو سوهان باش
بشناسی ز راه دیدهٔ روح
فاتحهٔ دین چو روی داد فتوح
وسعت آنجا که راه یزدانست
تنگی اینجا که بندِ انسانست
انّ فی دیننا بخوان و بمان
فی کبد را برآن و تیز بران
راه یزدان رهِ فراخ آمد
گلشن و بوستان و کاخ آمد
هر مشامی کزین نسیم بهشت
نتواند شنید باشد زشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.