آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
خرقهای مانند جیب صبح چاک
خرقهای چون دامن خورشید پاک
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
با قبول تو ای ز علت پاک
چه بود خوب و زشتِ مشتی خاک
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
بی روان شریف و جانی پاک
چه بود جسم جز که مشتی خاک
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
از برون پاک و از درون ناپاک
کیست این هست صوفی چالاک
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
تو فزونی ز دانش و ادراک
فهم ذاتت کجا و مشتی خاک
قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۸۷
من همان رند و مست و بیباکم
که ندارم ز هر دو عالم باک
راستی را دو عالم ار اینست
باد بر فرق هر دو عالم خاک
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۸۷ - ستاره افلاک
چند باشی پریرخا! بی باک
من که گشتم زغصهٔ تو هلاک
از غمت ای نگار سیمین بر!
می کنم همچو گل، گریبان چاک
همه شب از فراق ماه رخت
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸
ای بتاراج عقل و دین چالاک
وی بتعذیب جان و دل بی باک
مایه جور و فتنه و بیداد
آفت عقل و دانش و ادراک
جگر نیستی ز هجرت خون
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷
سوی بالا همی جهد چالاک
زان سپس برکشد ترا ز مغاک
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۸ - در زیارت خفتگان بستر خاک
ای به صد آرزو غنوده بخاک
دارم امید از شه سهاک
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۱۲ - در زیارت خفتگان بستر خاک
ای به صد آرزو غنوده به خاک
دارم امید از شه سهاک
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۶ - داستان دو موش
بچه موشِ سفیهِ بی ادراک
گفت من می روم ندارم باک
ملکالشعرا بهار » ترکیبات » شب قدر
هرچه گویند خلق دامن چاک
من که دارم تو را؛ ندارم باک
من و دوری ز درگهت هرگز!!
من و هجران ز حضرتت حاشاک!!
در رهت خاک اگر شوم غم نیست
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷ - صف زندان نمرهٔ یک
روز و شب هم در آن سیاهمغاک
آب پاشند تا شود نمناک
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۹ - تمثیل
شحنهٔ شهر چون که شد فتاک
دگران را ز قتل و فتک چه باک
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۵ - حکمت
شد محقق که آن زن بیباک
همره شوهرت زده است به چاک
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۵ - خطاب به دروغگویان مصلح نما
دور شو ای پلید دامن چاک
دل ما را ز دامن تو چه باک