گنجور

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

خرقه یی مانند جیب صبح چاک

خرقه یی چون دامن خورشید پاک

آذر بیگدلی
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۷ - حکایت

 

تا که افتاد سرنگون برخاک

سینه مجروح گشتش از خاشاک

نورعلیشاه
 

قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۸۷

 

من همان رند و مست و بیباکم

که ندارم ز هر دو عالم باک

راستی را دو عالم ار اینست

باد بر فرق هر دو عالم خاک

قاآنی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها » شمارهٔ ۸۷ - ستاره افلاک

 

چند باشی پریرخا! بی باک

من که گشتم زغصهٔ تو هلاک

از غمت ای نگار سیمین بر!

می کنم همچو گل، گریبان چاک

همه شب از فراق ماه رخت

[...]

ترکی شیرازی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸

 

ای بتاراج عقل و دین چالاک

وی بتعذیب جان و دل بی باک

مایه جور و فتنه و بیداد

آفت عقل و دانش و ادراک

جگر نیستی ز هجرت خون

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷

 

سوی بالا همی جهد چالاک

زان سپس برکشد ترا ز مغاک

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۸ - در زیارت خفتگان بستر خاک

 

ای به صد آرزو غنوده بخاک

دارم امید از شه سهاک

ادیب الممالک
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۶ - داستان دو موش

 

بچه موشِ سفیهِ بی ادراک

گفت من می روم ندارم باک

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » شب قدر

 

هرچه گویند خلق دامن چاک

من که دارم تو را؛ ندارم باک

من و دوری ز درگهت هرگز!!

من‌ و هجران ز حضرتت حاشاک‌!!

در رهت خاک‌ اگر شوم غم نیست

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۷ - صف زندان نمرهٔ یک

 

روز و شب هم در آن سیاه‌مغاک

آب پاشند تا شود نمناک

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۹ - تمثیل

 

شحنهٔ شهر چون که شد فتاک

دگران را ز قتل و فتک چه باک

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۵ - حکمت

 

شد محقق که آن زن بی‌باک

همره ‌شوهرت زده است به چاک

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۹
۱۰
۱۱