جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۴ - قصه زاهد و عارف
زاهدی می گذشت در راهی
فاسقی را بدید ناگاهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۳۵ - در مذمت آنان که همت ایشان بتمام مصروف شراب است و طعام
دل و جان بهر آب و نان خواهی
عقل و دین بهر انی و آن کاهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۲ - خواب کردن حبشی و باز بردن دایه وی را به خانه
زد ره من به عشوه ناگاهی
دلپذیری به حسن و دلخواهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۳۷ - اشارت به معنی آنچه رسول صلی الله و علیه و سلم فرموده است که الدنیا ملعونة و ملعون ما فیها الا ذکر الله سبحانه
قرب او چیست از حق آگاهی
بعد او زین طریقه گمراهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۶ - پیغام فرستادن سلطان به پادشاه روم که اگر چه من بنده زاده ام اما قرار مملکت بر این وجه داده ام که هیچ قوی بازو را مجال آن نمانده است که دست تطاول به مال ضعیفی دراز کند و اگر ناگاه دراز دستی واقع شود به موجب فرموده من بود و انصاف دادن پادشاه روم که هر کسی را دست ضبط و سیاست چنین بالا بود می شاید که همه زبردستان زیردستان او باشند
زانکه دادش خدای آن شاهی
که کسی را ز ماه تا ماهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۷ - عادل که از حرف عین چشم عالمی بر وی است و از دال و لام دل جهانیش در پی آن به که در همه چشم ها خود را نغز نماید و به همه دل ها نیکو درآید در نغز کاری پیشوایی باشد و در نیکوکرداری راهنمایی
ای مباهی به دولت شاهی
وز قوانین مملکت آگاهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۰ - گفتار در مذمت بخل
قفل بگشا که دست کوتاهی
نیست لایق به منصب شاهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۵ - حکایت محتسب بغداد که منکر پیش او معروف بود و معروف در نظر او منکر می نمود
هر کجا باشی آمر و ناهی
نکشد کار جز به گمراهی

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۳۹ - حکایت سیاست یعقوب سلطان آن عوان شیرازی را
بود یعقوب بن حسن شاهی
آسمان جمال را ماهی

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۰ - آغاز قصهٔ شاه و درویش
بود سرخیل آن همه ماهی
ملک اقلیم حسن را شاهی

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۸ - اقامت شاهزاده بر لب دریا و کدا بر کوه
بود در جمع خیمه خرگاهی
در میان ستارهها ماهی

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۸ - اقامت شاهزاده بر لب دریا و کدا بر کوه
چون گدا دید خرگه شاهی
کرد آهنگ ماه خرگاهی

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۹ - رفتن شاه پیش گدا و بشارت تختنشینی
گر درین باب حجتی خواهی
اینک این خاتم شهنشاهی

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۳ - وصیت خسرو و وفات و تجهیز و تدفین او
هر که یابد ز فقر آگاهی
نکند میل شوکت شاهی

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۴ - ایضا فی الموعظه النصیحه
که به بازیچه هر زمان شاهی
سوی این عرصه می کند راهی

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول
خبر آمد دلیل آگاهی
جهل برهان و نقص و گمراهی

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۱
گر کنی حفظ هر یک آگاهی
نکنی حفظ اگر تو، گمراهی

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۵
دوم اصحاب سیرگمراهی
بندهٔ نفس و خصم آگاهی

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۰
حلّه از توست، نیست کوتاهی
هان ببخشش به هر که می خواهی
