ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۵۱ - در تعداد پایتخت دول عالم
«مادرید» است زان اسپانی
«برلن » است از پروس و آلمانی
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۷۰ - جلال و هگل
می گشودم شبی به ناخن فکر
عقده های حکیم المانی
آنکه اندیشه اش برهنه نمود
ابدی را ز کسوت آنی
پیش عرض خیال او گیتی
[...]
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۷۰ - جلال و هگل
می گشودم شبی به ناخن فکر
عقده های حکیم المانی
آنکه اندیشه اش برهنه نمود
ابدی را ز کسوت آنی
پیش عرض خیال او گیتی
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۸ - برای کتابِ آقای مخبر السَّلطنه گفته شد در خیالاتِ عالیِ طفل
پیش گیرم طریقِ دهقانی
در کمال صفا و آسانی
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی قاسم بن الحسن علیهماالسلام » شمارهٔ ۶ - ایضاً فی رثاء القاسم بن الحسن علیهماالسلام
زیر سم سمند کین چنانی
که بی نشانی
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۴
دوش آمد پی عیادت من
ملکی در لباس انسانی
گفتمش چیست نام پاک تو، گفت
خواجه عبدالحمید عرفانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳ - در مذمت مخدرات و مسکرات
آن توانگر ز بس تن آسانی
خسته گردد کند هونرانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب
بودش از ابر چین به پیشانی
سرد و پر باد و زشت و ظلمانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴ - گفتار سوم سبب نظم کتاب
دو دقیقه است و نیست طولانی
چه شود گر قدم برنجانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۹ - تمثیل
بود تشنه، به خون ایرانی
شحنه با دعوی مسلمانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۵ - داستان شبی از شب های جوانی
در جوانی چنان که میدانی
بزمها داشتم به پنهانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۵ - داستان شبی از شب های جوانی
سرو قدی و نار پستانی
سیم ساقی سفید دندانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۱۷ - خواب دیدن بهار سنائی را
همه بالا بلند و نورانی
همه درکسوت مسلمانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۳ - در وظیفهشناسی
همچنین چون امیر شد جانی
اهل تقوی شوند زندانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۱ - نیرنگ رفیق طرار در دیدن روی زن یار
کفتگوشان چو گشت طولانی
خاست بر پای مرد وجدانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۵ - حکمت
وه که دینی نماند و وجدانی
نه مسلمانی و نه انسانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۸ - داستان مرد حکیم
زآن که بیشبهه مرد وجدانی
هست همدستشان به پنهانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۳۹ - داستان حبس مرد حکیم
یار جست از حکیم زندانی
سبب حبس او به پنهانی
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۰ - حکایت مرغ پیر که به دام افتاد
من نادان ز فرط نادانی
غافل از رازهای پنهانی