مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۴ - توصیف اسب و مدح سلطان مسعود
شاد باش ای هیون آخته یال
هیکل کوه کوب و هامون مال
از پیت کوس خورده کوه ثبیر
وز تکت کاخ خورده باد شمال
بوده با رنگ وقت تک همسر
[...]

مسعود سعد سلمان » توصیفات » نام روزهای فرس » شمارهٔ ۱۴ - گوش روز
گوش روز ای نگار مشکین خال
گوش بر بط بگیر و نیک بمال
من ز بهر سماع خواهم گوش
بی سماعم مدار در هر حال
من نگنجم ز شادی اندر پوست
[...]

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مدح امیر ماهو
ماهو آن سید ستوده خصال
باشد آهسته طبع در همه حال

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - ایضاً له
میل کرد آفتاب سوی شمال
روز فرسوده را قوی شد حال
باد بر شاخ کوفت شاخ درخت
خاک در بیخ دوخت بیخ نهال
کوه در آب رفت از آتش میغ
[...]

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۶ - در جواب حضرت خضر علیه السلام گوید
مگر آن بخت یابم از اقبال
کافکنم رخت در جهان کمال

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۸ - در جواب عقل «و سقیهم ربهم شراباً طهورا»
روزگاری برای قوت عیال
باز میداردم زکسب کمال

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۲۰ - فی الشکایه
بساز ان وصف زلف و طرهوخال
بس از این هرز گفت وگوی محال!

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴۹ - الذین یذکرون الله قیاماً وقعوداً و علی جنوبهم
راست بشنو اگر به تنگی حال
بی نیازی زخلق اینت کمال!

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون
قادر مطلق ایزد متعال
ذات او را حیات داد و کمال

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون
ساکن بزم او به صف نعال
نفس کل از برای کسب کمال

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۵۳ - انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون
ورکمالیست از بها و جمال
عقل کل را کشد به استقبال

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۶ - خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین
گر بمانی در این جهان صد سال
بی غم و رنج جفت نعمت و مال،

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۷ - فصل فی ختم الکتاب
پانصد و بیست و هشت آخر سال
بود کاین نظم نغز یافت کمال

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۱ - در توحید باری تعالی
عشق را داد هم به عشق کمال
عقل را کرد هم به عقل عقال

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶ - التمثیل فی شأن من کان فی هذه اعمی فهو فیالآخرة اعمی جماعة العمیان و احوال الفیل
جملگی را خیالهای محال
کرده مانند غتفره به جوال
