گفتم ای مرهم دل ریشم
سخنت نوش جان پر نیشم
ای همایون لقای عیسی دم
وی مبارک پی خجسته قدم
ای سبک روح این چه دلداری است
وی گرانمایه این چه غمخواری است
ای ملک سایه این چه تعریف است
وی فلک پایه این چه تشریف است
التفات توام مکرم کرد
لطف تو از غمم مسلم کرد
مددم ده به همّت ای مکرم
تا من دل شکستهٔ مجرم ،
پای از بند حرص بگشایم
یکدم از بند خود برون آیم،
پیش گیرم طریق تقوا را
از برای صلاح عقبا را ،
ره روم تا رسم بدان منزل
که آگهی یابم از حقیقت دل،
مگر آن بخت یابم از اقبال
کافکنم رخت در جهان کمال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یک شخصیت بزرگ و مهربان خطاب میکند و از او درخواست کمک و دلجویی میکند. او از درد و رنج دلش صحبت میکند و به خوبی و مقام آن شخص اشاره میکند. شاعر از او میخواهد که به او کمک کند تا از بندهای حرص و خودخواهی رهایی یابد و به راه تقوا و صلاح برسد. او امیدوار است که با راهنمایی و لطف آن شخص، به حقیقت دل و کمال واقعی دست یابد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که ای منبع آرامش برای دل شکستهام، صحبتهای تو برایم مثل نوشیدنی گواراست، هرچند پر از تلخی و زهر است.
هوش مصنوعی: ای فرخنده و عالیقدر، که مانند عیسی (علیهالسلام) مورد توجه و احترام هستی، تو دارای قدمهای مبارک و خوشیمن هستی.
هوش مصنوعی: ای روح بزرگ، این چه آرامش و دلداریای است که تو به من میدهی؟ و ای گرانقدر، این چه حالتی است که نشان از توجه و غمخواری تو به من دارد؟
هوش مصنوعی: ای فرشته، چه زیباست توصیف تو و ای آسمان، چه ارزشمند است مقام تو.
هوش مصنوعی: توجه تو به من باعث احترام و ارزشمندی من شد و مهربانی تو غمهای من را واقعیتر کرد.
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، به من کمک کن تا من که دل شکستهایم و گناهکارم، بتوانم دوباره سرپا شوم.
هوش مصنوعی: به این معنی است که من میخواهم از چنگال حرص و طمع رهایی یابم و یک لحظه هم از قید و بندهای خود آزاد شوم.
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم که راه تقوا را در پیش بگیرم تا برای آیندهام خوب باشد.
هوش مصنوعی: من در سفرم تا به جایی برسم که از واقعیت دل آگاه شوم.
هوش مصنوعی: مگر اینکه شانسم به من روی بیاورد، تا بتوانم زندگیام را در بهترین حالت ممکن بسازم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.