نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
نازنین رفت سوی صندل شاخ
دهنی تنگ و لابهای فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
ماند ماهان فتاده بر در کاخ
تا بدانگه که روز گشت فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
ساقش از بیخ برکشیده دو شاخ
دوریی در میان هردو فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
خیر چون شد به خانه در گستاخ
قصه جستجوی گشت فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
نه ز یک شاخ کز ستون دو شاخ
چید بسیار برگهای فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
چون درون رفت خواجه از سوراخ
یافتندش کنیزکان گستاخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
خواست تا در میان جهد گستاخ
مرغش از رخنه، مارش از سوراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
بلبل آمد نشست بر سر شاخ
روزبازارِ عیش گشت فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
غنچههای نو از شکوفه شاخ
کرده لؤلؤ چو برگ لاله فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
چون درآمد در آن بهشتی کاخ
شد دلش چون در بهشت فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
دیو باشد رعیت ِ گستاخ
چون گذاری نهند پای فراخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
راست روشن درآمد از در کاخ
رفت بر صدرگاه خود گستاخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم
چون بساط بهشت سبز و فراخ
کله بر کله میوهها بر شاخ
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۸ - در ختم کتاب و دعای علاء الدین کرپ ارسلان
آنچه بینی که بر بساط فراخ
کردهام چشم و گوش را گستاخ
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۴۲
به تماشای میوه راضی شو
ای که دستت نمیرسد بر شاخ
گر مرا نیز دسترس بودی
بارگه کردمی و صفه و کاخ
و آدمی را که دست تنگ بود
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
بیشتر شد به بوستان فراخ
میوه بر میوه دید شاخ به شاخ
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
زیر عالی درخت انبه شاخ
کش دو پرتاب بود سایه فراخ
اوحدی » جام جم » بخش ۲۴ - در تکوین نباتات و اشجار
آبش از بیخ شد روان سوی شاخ
شاخ و برگش دراز گشت و فراخ