گنجور

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

هر بلایی کزو رسید مرا

به عطایی دهد نوید مرا

دوش از زلف و ابروان می‌داد

گاه بیم و گهی امید مرا

گه به شمشیر می‌برید از من

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶

 

جز بر این در سری به سامان نیست

دوری از خاک این در آسان نیست

وقت آن شد که سینه چاک زنم

کاین دل تنگ جای جانان نیست

سخره ی دشمنانش باید بود

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱

 

شکرانهٔ بازوان پر زور

رحمی به شکستگان رنجور

بیچاره و مستمند و مسکین

شاد از ستم و زجور مسرور

جان‌ها به محبت تو مخلوق

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲

 

عقل با عشق کی شود دمساز

نبرد صرفه سحر از اعجاز

تا چه فرمان رسد ز درگه دوست

سر نهادم بر آستان نیاز

دل زکف رفته، جان رسیده بلب

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳

 

زلف بر پا فکنده از سر ناز

ما گرفتار این شبان دراز

نظری داشت با نظر بازان

لعبت شوخ و شاهد طناز

سپر از دیده بایدش آورد

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

نگه مست و چشم هشیارش

لب شیرین و تلخ گفتارش

دیدم و دل بمهر او دادم

تا توانی بگو بیازارش

رفت و پوشید چشم از نگهی

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

جوی شهد است لعل سیرابش

تشنگی میفزاید از آبش

روز ما نذر طره ی سیهش

بخت ما وقف چشم پر خوابش

دل مسکین و جعد مشکینش

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۵

 

هیچ عاقل به خانه بندد نقش

تا ببندد گذار سیلابش

از خرابی بن نشاط چه غم

در شکن سقف و بر کن ابوابش

تا نیاید فرود بام سرای

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۷

 

دل بدست آرو هر چه خواهی کن

بی زر و زور پادشاهی کن

سیمگون ساعدی و مه سیما

حکم از ماه تا بماهی کن

در هم آمیخت طلعت و زلفت

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

سرو سیمین که دیده در چمنی

و آفتابی میان انجمنی

گلبن بزم و شاهد چمنی

زینت باغ و زیب انجمنی

نشنیدی زمانهان سخنی

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸

 

پای سروی و گوشه ی چمنی

خوش بود خاصه سرو سیمتنی

گل بدامان برند و گلرخ من

گلبنی را میان پیرهنی

انجمن در چمن کنند و مراست

[...]

نشاط اصفهانی
 
 
sunny dark_mode