جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۵ - عقد سی و ششم در نیکخواهی ارکان دولت که در میان پادشاه و رعایا رابطه اند و در وصول آثار عدل و ظلم واسطه
گشته از عاقبت کار آگاه
غم خور خلق و نصیحتگر شاه
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۸ - عقد سی و هفتم در دلالت رعایا چه غایب و چه حاضر به حق شناسی و شکرگزاری سلاطین چه عادل و چه جابر
نیست یک نقد که گیرد ز تو شاه
مزد یک کاربر کار آگاه
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۱۹ - حکایت مناجات موسی علیه السلام که دیده یقین وی بگشایند و عدل در صورت ظلم را به وی نمایند
پس ازو کودکی آمد از راه
جانب کیسه اش افتاد نگاه
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۳۰ - ختم کتاب و خاتمه خطاب
لیک در جلوه گه عزت و جاه
دارش از دست دویی پاک نگاه
جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۱ - تعریف شعر
رخ ز تشبیه دهد جلوه چو ماه
ببرد عقل صد افتاده ز راه
شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش اول - قسمت اول
آمد آن طرفه عرابی از راه
دید آن بدره در آن منزلگاه
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم
دل شه خرگهی است این خرگاه
نام خرگه ننهد کس بر شاه
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم
به چراغی چه شوی روی براه
که کند دودیت خانه سیاه
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
می شد اندر حشم و حشمت و جاه
پادشه وار وزیری در راه
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخها » شمارهٔ ۳۹ - تاریخ وفات
حیف از فاطمه آن نخل جوان
که خم از باد اجل شد ناگاه
حیف از آن گوهر ارزنده که بود
در جهان خیل نکویان را شاه
حیف از آن شمع فروزنده که بود
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۳
کو خضر راهی؟ کز خیل آن ماه
وامانده ام پس، گم کرده ام راه!
از دل صبوری، هنگام دوری
باور ندارم، والله بالله!
ریزد چو جیحون، خیزد چو گردون
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۵ - تاریخ وفات رشید بک و جهانگیر خان افشار
کرده دست ستم آن گمراه
از سر اهل صفاهان کوتاه
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۲ - فانی اصفهانی رَحِمَة اللّه
زاد مسافر در قطع این راه
قطع امید است از ما سوی اللّه
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
مال بسیار بتاوان گناه
داده با حال پریشان و تباه
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
با چنین حال بد و روز سیاه
ماند در محبس والی ششماه
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - زن قاضی ری
هر دو را در نظر آمد ناگاه
طرفه چیزی که نعوذاً بالله
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴ - بی خبری!
آن که خود نیست ز مشهود آگاه
کی به اسرار نهان جوید راه؟
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۶ - پیک پیری
ز سری، موی سپیدی روئید
خندهها کرد بر او موی سیاه
که چرا در صف ما بنشستی
تو ز یک راهی و ما از یک راه
گفت من با تو عبث ننشستم
[...]