گنجور

عطار » منطق‌الطیر » در تعصب گوید » حکایت شفقت کردن مرتضی بر دشمن

 

شربتش بردند او گفت اینت قهر

حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دو روباه که شکار خسرو شدند

 

گفت اگر ما را بود از عمر بهر

بر دکان پوستین دوزان شهر

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » صوفی که از مردان حق سخن می‌گفت و خطاب پیری به او

 

گر ندارم از شکر جز نام بهر

این بسی به زان که اندر کام زهر

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۶ - ***

 

احمد مسروق اگر باشی بدهر

ور شوی سمنون مجنون نورشهر

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

هرکه او این مظهرم خواند بدهر

پر کند از علم معنی شهر شهر

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

گه بقسطنطین درآیی خود بقهر

گه فرنگی را دهی ناقوس دهر

عطار
 
 
۱
۲
۳
۵
sunny dark_mode