×
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
ای درون جان برون جان تویی
هرچه گویم آن نهٔ هم آن تویی
عطار » منطقالطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت
آنچ گویی و انچ دانی آن تویی
خویش رابشناس صد چندان تویی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
هرچه خواهی آن کنی سلطان توئی
در میان جان ما پنهان توئی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
خود طبیب درد بیماران توئی
دردهم هست از تو و درمان توئی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
هرچه خواهی آن کنی سلطان توئی
بر جراحتهای ما درمان توئی
عطار » اشترنامه » بخش ۷ - حكایت آدم علیه السلام
آنچه دیدی و آنچه بینی آن تویی
خویش را بشناس صد چندان تویی
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
مر مرا در پرده راز جان توئی
کلّ مقصود من از دوجهان توئی
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶۲
آنکه جان گویند خلقی، آن تویی
وانکه شیرین تر بود از جان تویی
شهر دل ویران شد از بیداد تو
ورچه ویران تر شود، سلطان تویی
در بلای فتنه نتوان زیستن
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰
کشور جان مرا سلطان تویی
نه همی سلطان که جان جان تویی
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹۳ - مناجات به درگاه قاضی الحاجات
هم خداوند خداوندان تویی
هم دوای درد بیدرمان تویی
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۹ - نومید شدن شیطان از هاجر و رفتن نزد ابراهیم
گفت ای ابتر برو شیطان تویی
غول هر ره دزد هر دکان تویی
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۷ - خطاب حضرت سیدالشهداء ع با اصحاب کبار خود در شب عاشورا
جان جانی و تو هم جانان تویی
بلکه جان جان و جان جان تویی