عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بیخبری
میگداخت از شوق و میسوخت از فراق
در گداز و سوز دل پر اشتیاق
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » ...
جان او میسوخت از درد فراق
گشت بی صبر و قرار از اشتیاق
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
این زمان از گفت خود داری فراق
خود ندانستی تو ذوق اشتیاق
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
خود بهم بودند تا شهر عراق
لب فرو بستند و رفتند از وفاق
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم
از وثاق ام هانی ز اشتیاق
در کشید ام الکتابش بر براق
عطار » مصیبت نامه » بخش هشتم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
در حقیقت زین همه طاق ورواق
نیست کس آگاه جز از طمطراق
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
گم شود صد عالم غم باتفاق
در بر یک ذرهٔ غم از فراق
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۱ - المقالة السابعة و الثلثون
حس چنان در بعد افتادست طاق
کز وصال نقد بیند صد فراق
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گفت ناافتاده وصلی اتفاق
پیش باز آوردی آواز فراق
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
این همه سهل است اگر نبود فراق
چون بود فرقت دلی پر اشتیاق
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
تو چه دانی ای پسر سوز فراق
عاشقی داند دلی پراشتیاق
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنة و الثلثون
عقل را گر هیچ بودی اتفاق
چون دلستی پای تا سر اشتیاق
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۱ - مطلب در تنبیه و ترغیب سالک
ای دل آخر بگذر ازکین و نفاق
تا نمانی در عذاب و در فراق
عطار » وصلت نامه » بخش ۱۸ - مطلب در سؤال راه عشق و ترغیب سالک
ور در این عالم بود کبر ونفاق
اندر آن عالم شوی عاصی و عاق
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۱ - در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
گفت ای منصور کم کن طمطراق
چند از این گفت وزبان و از نفاق
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۱ - در غوغاکردن اهل بغداد بر شیخ منصور رحمةالله و پند دادن مشایخ او را
جمله گفتند شیخکان با اتفاق
جمله در راه محمد گشته عاق
عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۴ - پشیمان شدن بلبل از عمر ضایع و در غفلت گذراندن
من نمیدانم چه سازم در فراق
زانکه میسوزم ز تاب اشتیاق