عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار نایبی در دم مرگ
جملهٔ زیرزمین پرخفتهاند
بلک خفته این هم آشفتهاند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۸ - سلام الله یا غالب یا علی بن ابیطالب
خلق عالم ره بکوری رفتهاند
راه شرع احمدی بنهفتهاند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۰ - در بیان حال و منع آنهائی که اهل شرند واز خود بیخبرند و دیگران را احتساب فرمایند
در جهان بسیار معنا گفتهاند
درّ اسرار معانی سفتهاند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۵ - قال النبی صلی الله علیه و اله و سلم ضربة علی علیه السلام یوم الخندق افضل من عبادة امتی الی یوم القیمة
هم شریعت را بحکمت گفتهاند
راه معنی را بعزّت رفتهاند
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
راز را در شرع مبهم گفتهاند
دُر به اسرار حقیقت سفتهاند
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
گفت در ره رهزنانت خفته اند
تو مخسب اینجا کن آنچت گفته اند
عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پردهبازی او
هر کسی وصفی ازین در گفتهاند
درّ دانش از معانی سفتهاند
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
ره زنان بر راه تو بس خفتهاند
راه را هرگز نه زینسان رفتهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵ - اندرز کردن صوفی خادم را در تیمار داشت بهیمه و لا حول خادم
پیشتر از نقش جان پذرفتهاند
پیشتر از بحر درها سفتهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۱ - در بیان آنک عقل و روح در آب و گل محبوساند همچون هاروت و ماروت در چاه بابل
میلها همچون سگان خفتهاند
اندریشان خیر و شر بنهفتهاند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۱ - در بیان آنک عقل و روح در آب و گل محبوساند همچون هاروت و ماروت در چاه بابل
صد چنین سگ اندرین تن خفتهاند
چون شکاری نیستشان بنهفتهاند
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۲
سر به سر رازی که با من گفتهاند
با که بر گویم که مردم خفتهاند
پاکبازان خانهٔ وهم و خیال
پاک کردستند و بیرون رفتهاند
بنگه دیوانگان عشق او
[...]
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۰۶
عاقلان گرچه بسی دُر سفتهاند
در همه بابی سخنها گفتهاند
در سراشان همچنان خاشاک هست
تا نپنداری که خانه رفتهاند
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳۶
عاقلان گرچه بسی دُر سفتهاند
در همه بابی سخنها گفتهاند
در سراشان همچنان خاشاک هست
تا نپنداری که خانه رفتهاند