بخش ۲۵ - قال النبی صلی الله علیه و اله و سلم ضربة علی علیه السلام یوم الخندق افضل من عبادة امتی الی یوم القیمة
چون نبی آن شاه دین را دید شاد
مهر او را در میان جان نهاد
روی او را پاک کرد از گرد جنگ
گفت در دین از تو دارم نام وننگ
چون عمر آن ضرب دید از مرتضی
پیش او افتاد اندر دست و پا
گفت جان ما شده گلشن ز تو
شمع ایمان نیز هم روشن ز تو
گر نبودی ضرب تیغت در جهان
بیشکی بودی شریعت خود نهان
جملهٔ اصحاب هم شادان شدند
زان خرابی جمله آبادان شدند
با علی گفتند کی شاه ازنخست
فتح در دین نبی ازتیغ تست
ضرب تیغش را چو دیدند آن بدان
منهزم رفتند تا مکه دوان
گفت حیدر کای شه هر دو سرا
میروم این قوم بد را از قفا
چون اجازت یافت از احمد ولی
بود انوار ولایت زو جلی
برکشید آن شاه مردان ذوالفقار
کرد ارض از خون اعدا لاله زار
کشت بسیاری از آن بدسیرتان
در مدینه گشت سیل خون روان
لشکر اسلام قوّت یافتند
جملگی مال و غنیمت یافتند
لیک حیدر میل دنیائی نکرد
مهر دنیا در دل او بود سرد
رو گذر تو زین جهان کن میل حق
تا دهندت در معانی خود سبق
تا بگیرد مهر شه بر دل قرار
روی از دنیا بگردان مردوار
هر که او دل از جهان خود برگرفت
همچو شاه ما ز دشمن سرگرفت
هر که او آلودهٔ دنیا بود
در دو عالم او یقین رسوا بود
هر که او از هستی خود دور شد
بیشکی میدان که چون منصور شد
هر که او از غیر حق بیزار شد
در میان جان و دل انوار شد
رو تو از خواب امل بیدار شو
و آنگهی در وادی کرّار شو
تو زخواب غفلتت بیدار باش
همچو جمع اولیادر کار باش
تا بیابی آنچه مطلوبت بود
وز معانی آنچه محبوبت بود
هست مقصودم در این گفتن کسی
آنکه او با اولیا باشد بسی
تو چه دانی اولیا را در یقین
زآنکه خودبین گشتهٔ در راه دین
تو همین نامی بگیری بر زبان
اولیا را تو ببین از چشم جان
دنیئی داری و عقبی هیچ نه
صورتی داری و معنی هیچ نه
من ز روی یار خود در حیرتم
اندرین حسرت بسی در حسرتم
اوّلین منزل ز سر باید گذشت
ورنه زین بابت بدرباید گذشت
رو ز سربگذر که شاه از سرگذشت
تا که گردد زندگیات سرگذشت
هیچ میدانی در آن سر سرّ کیست
تو چه میدانی که آن اسرار چیست
سرّ آن معنی طلب کن همچو من
تا که گردد حاصلت اصل وطن
رو طلب کن تا بیابی یار او
ز آنکه یابند از طلب اسرار او
در طلب من یافتم اسرارها
بعد از آن گفتا بیا عطّار ما
گر نیابی در جهان او را عیان
رو تو جوهر ذات خود عطّار خوان
تانماید او بتو آن یار را
بعد از آنی بینی او را بی لقا
از لقا مقصود مامعنی بود
وندر آنجا دنیی و عقبی بود
هرچه میگویم ببین و گوش کن
جامها از خمّ وحدت نوش کن
آن چنان می خور که ازدل بردغم
نه از آن می خور که گردی متّهم
می چنان خور که امامان خوردهاند
چون پیمبر ره بمعنی بردهاند
هم شریعت را بحکمت گفتهاند
راه معنی را بعزّت رفتهاند
او حقیقت دان اسرار حق است
نور رحمان وجه حق مطلق است
خود محمّد بود و احمد نام او
در میان جان ودل انعام او
هست روشن همچو نور اندر مبین
آنکه با مظهر شده او همنشین
رو ز جوهر معنی او را طلب
تا خبریابی ز معنی بی سبب
هر که او در راه معنی رفت رست
پرتو نورش همه در جان نشست
هر که در دین نبی بندد کمر
شرع او گردد مر او را راهبر
دارم از دریای شرعش جوهری
مثل مظهر خود نیابی گوهری
ز آنکه اسرار محمّد دیدهام
راه شرع ازگفتهاش بگزیدهام
من بگفتم جمله اسرارت تمام
لیک این مظهر نهان باشد ز عام
معجزی دارد بمعنی مظهرم
پیش هر مفلس نباشد جوهرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف حالتی روحانی و معنوی میپردازد که در آن شخصیتهای مذهبی، به ویژه نبی و علی (ع)، در پیگیری حقیقت دین و عرفان برمیآیند. نبی از علی تعریف میکند و او را مردی با ویژگیهای اخلاقی و فضیلتهای بزرگ میشناسد.
نبی اشاره میکند که ضربه علی، منشأ شکوه و روشنایی دین شده است و به پیروان او این پیام را میدهد که باید از دنیا و مادیات فاصله بگیرند تا به معانی بالاتر دست یابند. او به اهمیت بیداری از خواب غفلت و تلاش در مسیر حقیقت و محبت به خدا اشاره میکند.
در نهایت، صاحب سخن از فردی دعوت میکند که به دنبال معنای حقیقی زندگی و دوستی با اولیا برود و با بیداری از خواب غفلت، به عمق معانی الهی دست یابد. تجربههای معنوی و جستجوی حقیقت از مهمترین پیامهای این متن است.
هوش مصنوعی: زمانی که نبی آن پادشاه دین را دید، با شادی و محبت او، عشقش را در دل خود قرار داد.
هوش مصنوعی: ظاهر او را از آلودگی جنگ پاک کرد و گفت: در دین، نام و ننگ من به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: زمانی که عمر به زخمهایی که از مرتضی خورده بود، پی برد، به سختی به حالت افتاده و ناتوانی دچار شد.
هوش مصنوعی: جان ما به مانند باغی پر از گل شده است و شمعی که نور ایمان را میافروزد، از تو نور میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر ضربههای تیغ تو در جهان نبود، شریعت خود را پنهان میکردی.
هوش مصنوعی: تمامی دوستان از آن ویرانی خوشحال شدند و به خاطر آن، همه آباد و سرحال شدند.
هوش مصنوعی: با علی صحبت کردند که ای شاه! نخستین پیروزی در دین پیامبر از تیغ توست.
هوش مصنوعی: وقتی آن یاران ضربه شمشیر او را دیدند، ترسیده به سمت مکه فرار کردند.
هوش مصنوعی: حیدر گفت: ای پادشاه، من به سوی هر دو جهان میروم و این مردم بد را از پشت سر میرانم.
هوش مصنوعی: وقتی که احمد ولی اجازه داد، نورهای ولایت از او نمایان شد.
هوش مصنوعی: آن شاه مردان با شمشیر خود، زمین را از خون دشمنان سرشار کرد و مانند باغی پر از گل لاله درآورد.
هوش مصنوعی: در مدینه، به خاطر رفتار بد بعضی افراد، خونهای زیادی ریخته شد و مشکلات فراوانی به وجود آمد.
هوش مصنوعی: لشکر اسلام قوی شد و همه به دست آوردند و از غنایم بهرهمند شدند.
هوش مصنوعی: اما حیدر به دنیا علاقهمند نبود و دلش نسبت به دنیا سرد بود.
هوش مصنوعی: به دنیای مادی پشت کن و به سوی حقیقت و معنای عمیقتر زندگی رو بیاور، تا به تو فهم و آگاهی بیشتری از معانی واقعی زندگی عطا کنند.
هوش مصنوعی: تا هنگامی که عشق شاه بر دل قرار گیرد، از دنیای ظاهری دوری کن.
هوش مصنوعی: هر کس که دل خود را از مسایل دنیا جدا کند، مانند ما، به دشمن حمله میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنیا و مسائل آن وابسته باشد، در تمام عالمها به خوبی میداند که در نهایت رسوا و ناکام خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر کس که از وجود خود فاصله بگیرد، بدون شک میداند که چه زمانی به مقام عالی و آزادی میرسد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از چیزهای نادرست و غیر حقیقی دوری کند، در درون خود احساس روشنی و نوری میکند.
هوش مصنوعی: از خواب آرزوهای دور و دراز بیدار شو و سپس به سمت جایی که همیشه در حال تکرار و بازگشت است برو.
هوش مصنوعی: از خواب بیتوجهی بیدار شو و مانند جمعی از بزرگان در کار و فعالیت باش.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به خواستههایت و درک معنی آنچه برایت عزیز است تلاش کن.
هوش مصنوعی: من در این صحبت به دنبال کسی هستم که با اولیا و دوستان خدا ارتباط داشته باشد.
هوش مصنوعی: تو چه میدانی که اولیا (بندگان خاص خدا) در یقین و ایمان چگونهاند، چون تو خود را در راه دین متعصب و فقط ناظر به خود میبینی.
هوش مصنوعی: هر زمان که نام تو را بر زبان اولیا ببرند، میتوانی تأثیر آن را با چشمان دل خود مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: زندگی دنیایی را داری، اما برای آخرت چیزی نداری. نه تنها ظاهری داری، بلکه عمق و معنایی هم در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من از زیبایی معشوقم به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهام و این حسرتی که دارم، بسیار عمیق و آزاردهنده است.
هوش مصنوعی: برای آغاز هر سفر و راهی، باید مرحلهی اول را پشت سر گذاشت، و اگر به این مرحله تصدیق نشود، مشکلات و موانع ناخواسته پیش میآید که باید فراتر از آن عبور کرد.
هوش مصنوعی: برای اینکه زندگیات تبدیل به یک داستان الهامبخش شود، باید از چیزهای عادی و روزمره عبور کنی و به بالاترین اهداف و آرزوهایت برسید.
هوش مصنوعی: آیا میدانی در آنجا چه رازهایی نهفته است؟ تو چه میدانی که آن رازها چه هستند؟
هوش مصنوعی: راز آن معنی را همچون من جستجو کن تا اینکه نتیجهاش به تو اصل و ریشهات را برگرداند.
هوش مصنوعی: در جستجوی عشق ببر، تا دوستش را پیدا کنی، زیرا تنها از طریق علاقه و خواستن، میتوان به رازهای او دست یافت.
هوش مصنوعی: در جستجوی من رازهای زیادی را کشف کردم و سپس صدایی به من گفت که به سوی عطّار ما بیا.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی در این دنیا او را به وضوح ببینی، به درون خود نگاه کن و اصل وجود خود را بشناس.
هوش مصنوعی: اگر او (یار) را بعد از مدتی ببینی، دیگر او را بدون دیدار نخواهی شناخت.
هوش مصنوعی: دیدار و ملاقات هدف اصلی ما نیست؛ بلکه در آنجا، نه تنها جهان مادی بلکه آخرت نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که میگویم را با دقت ببین و بشنو، و از ظرفهای عشق و دوستی بنوش.
هوش مصنوعی: به قدری بنوش که غمهایت را فراموش کنی، نه اینکه به خاطر شایعات یا اتهامها به این کار روی بیاوری.
هوش مصنوعی: مثل شرابی بنوش که امامان نوشیدهاند، زیرا پیامبران راه را به خوبی پیمودهاند.
هوش مصنوعی: شریعت به عنوان یک راهنمایی حکیمانه معرفی شده و مسیر معنوی نیز با احترام و افتخار پیموده شده است.
هوش مصنوعی: او کسی است که به رازهای الهی آگاه است و نور رحمان و جلوهی حق مطلق را تجلی میبخشد.
هوش مصنوعی: او خود پیامبر است و نامش احمد است که در جان و دل مردم مایه خیر و برکت است.
هوش مصنوعی: آنکه با مظهر الهی همنشین شده، همانند نور در روشنی و وضوح است.
هوش مصنوعی: برای درک عمیقتر از حقیقت وجودی او تلاش کن، تا بتوانی اطلاعاتی در مورد معنا و حقیقت بدون هیچ دلیل ظاهری به دست آوری.
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر درک و فهم عمیق قدم بگذارد، نور داناییاش در وجود او جاودانه میشود و به روحش نفوذ میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به آموزههای پیامبر در دین پایبند باشد، از قوانین او پیروی کرده و راهنمایی برای خود پیدا میکند.
هوش مصنوعی: من از عمق و وسعت احکام و قوانین او، مرواریدی میسازم که هیچ چیز نمیتواند مانند آن را بیابد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه رازهای محمد را دیدهام، تصمیم گرفتهام که راه دین را از صحبتهای او انتخاب کنم.
هوش مصنوعی: من گفتم تمام رازهایت روشن است، ولی این تجلی از رازی پنهان است که برای همگان آشکار نیست.
هوش مصنوعی: من ویژگی خاصی دارم که در برابر هر بیچیز و بیمقداری، حقیقت وجودیام مشخص نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.