گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵

 

تا که دستم زیر سنگ آورده‌ای

راستی را روز من شب کرده‌ای

از غم عشق تو دل خون می‌خورد

وای آن مسکین که با او خورده‌ای

یک به ریشم کم کن از آهنگ جور

[...]

۶ بیت
انوری
 

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶

 

دامن اندر پای صبر آورده‌ای

پس به بیداد آستین برکرده‌ای

هر زمان گویی چه خوردم زان تو

بیش از این چبود که خونم خورده‌ای

یک به دستم کم کن از آهنگ جور

[...]

۶ بیت
انوری
 

عطار » منطق‌الطیر » فی التوحید باری تعالی جل و علا » حکایت عیاری که اسیر نان و نمک خورده را نکشت

 

در ره او پا و سر گم کرده‌ای

پردهٔ در پردهٔ در پرده‌ای

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود

 

گر باستی، همچو سنگ افسرده‌ای

گه مرداری وگاهی مرده‌ای

۱ بیت
عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴ - در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرةالعین رسولند

 

گر تو اندر راه ایشان مرده‌ای

از ملک گوی معانی برده‌ای

۱ بیت
عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

گر تو دین او نداری مرده‌ای

ور یقینت نیست پس افسرده‌ای

۱ بیت
عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۵ - در نصیحت بترغیب دین و آئین نبی، و ترک دنیا و میل بعقبی

 

گر تو در دین نبی پی برده‌ای

جانب معبود رو آورده‌ای

۱ بیت
عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۵ - در نصیحت بترغیب دین و آئین نبی، و ترک دنیا و میل بعقبی

 

در مقام نیستی پی برده‌ای

خویش را ذاتی عجب نشمرده‌ای

۱ بیت
عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

آن‌چه تو گم کرده‌ای گر کرده‌ای

هست آن در تو تو خود را پرده‌ای

۱ بیت
عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

ای دل آخر تو درون پردهای

خویشتن درخویشتن گم کردهای

۱ بیت
عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۶

 

مرحبا ای پرده تو آن پرده‌ای

کز جهان جان نشان آورده‌ای

برگذر از گوش و بر جان‌ها بزن

ز آنک جان این جهان مرده‌ای

درربا جان را و بر بالا برو

[...]

۶ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲۵

 

ای دلی کز گلشکر پرورده‌ای

ای دلی کز شیر شیران خورده‌ای

وی دلی کز عقل اول زاده‌ای

حاتم از دست سلیمان برده‌ای

طاقت عشقت ندارد هیچ جان

[...]

۸ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز

 

جمله معشوق است و عاشق پَرده‌ای

زنده معشوق است و عاشق مرده‌ای

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۶ - در بیان آنک حال خود و مستی خود پنهان باید داشت از جاهلان

 

بشنو الفاظ حکیم پرده‌ای

سر همانجا نه که باده خورده‌ای

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع

 

در میان صد گرسنه گرده‌ای

پیش صد سگ گربهٔ پژمرده‌ای

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود

 

تو چه داری و چه حاصل کرده‌ای

از تک دریا چه دُر آورده‌ای

۱ بیت
مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۱ - گفتن نابینای سایل کی دو کوری دارم

 

دان که با یوسف تو گرگی کرده‌ای

یا ز خون بی گناهی خورده‌ای

۱ بیت
مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۷۶