گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۱ - کرامات آن درویش کی در کشتی متهمش کردند

 

بود درویشی درون کشتیی

ساخته از رخت مردی پشتیی

یاوه‌شد همیان زر او خفته بود

جمله را جستند و او را هم نمود

کاین فقیر خفته را جوییم هم

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۲ - تشنیع صوفیان بر آن صوفی کی پیش شیخ بسیار می‌گوید

 

صوفیان بر صوفیی شنعه زدند

پیش شیخ خانقاهی آمدند

شیخ را گفتند داد جان ما

تو ازین صوفی بجو ای پیشوا

گفت آخر چه گله‌ست ای صوفیان

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ

 

پس فقیر آن شیخ را احوال گفت

عذر را با آن غرامت کرد جفت

مر سؤال شیخ را داد او جواب

چون جوابات خضر خوب و صواب

آن جوابات سؤالات کلیم

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۴ - بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است

 

گر تو هستی آشنای جان من

نیست دعوی گفت معنی‌لان من

گر بگویم نیم‌شب پیش توم

هین مترس از شب که من خویش توم

این دو دعوی پیش تو معنی بود

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۵ - سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام

 

مادر یحیی به مریم در نهفت

پیشتر از وضع حمل خویش گفت

که یقین دیدم درون تو شهیست

کو اولوا العزم و رسول آگهیست

چون برابر اوفتادم با تو من

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۶ - اشکال آوردن برین قصه

 

ابلهان گویند کین افسانه را

خط بکش زیرا دروغست و خطا

زانک مریم وقت وضع حمل خویش

بود از بیگانه دور و هم ز خویش

از برون شهر آن شیرین فسون

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۷ - جواب اشکال

 

این بداند کانک اهل خاطرست

غایب آفاق او را حاضرست

پیش مریم حاضر آید در نظر

مادر یحیی که دورست از بصر

دیده‌ها بسته ببیند دوست را

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۸ - سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن

 

ماجرای شمع با پروانه تو

بشنو و معنی گزین ز افسانه تو

گرچه گفتی نیست سر گفت هست

هین به بالا پر مپر چون جغد پست

گفت در شطرنج کین خانهٔ رخست

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۹ - پذیرا آمدن سخن باطل در دل باطلان

 

گفت اینک راست پَذْرُفتم به جان

کَژ نماید راست در پیش کَژان

گر بگویی اَحولی را: «مَه، یکی‌ست»

گویدت: «این دُوست و، در وحدت شَکی‌ست»

وَر بَرو خندد کسی، گوید: دو است

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۰ - جستن آن درخت کی هر که میوهٔ آن درخت خورد نمیرد

 

گفت دانایی برای داستان

که درختی هست در هندوستان

هر کسی کز میوهٔ او خورد و برد

نی شود او پیر نی هرگز بمرد

پادشاهی این شنید از صادقی

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۱ - شرح کردن شیخ سر آن درخت با آن طالب مقلد

 

بود شیخی عالمی قطبی کریم

اندر آن منزل که آیس شد ندیم

گفت من نومید پیش او روم

ز آستان او براه اندر شوم

تا دعای او بود همراه من

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۲ - منازعت چهار کس جهت انگور کی هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را

 

چار کس را داد مردی یک درم

آن یکی گفت این بانگوری دهم

آن یکی دیگر عرب بد گفت لا

من عنب خواهم نه انگور ای دغا

آن یکی ترکی بد و گفت این بنم

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۳ - برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام

 

دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت

یک ز دیگر جان خون‌آشام داشت

کینه‌های کهنه‌شان از مصطفی

محو شد در نور اسلام و صفا

اولا اخوان شدند آن دشمنان

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۴ - قصهٔ بط بچگان کی مرغ خانگی پروردشان

 

تخم بطی گرچه مرغ خانه‌ات

کرد زیر پر چو دایه تربیت

مادر تو بط آن دریا بدست

دایه‌ات خاکی بد و خشکی‌پرست

میل دریا که دل تو اندرست

[...]

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۱۵ - حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند

 

زاهدی بد در میان بادیه

در عبادت غرق چون عبادیه

حاجیان آنجا رسیدند از بلاد

دیده‌شان بر زاهد خشک اوفتاد

جای زاهد خشک بود او ترمزاج

[...]

مولانا
 
 
۱
۴
۵
۶
sunny dark_mode