گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیل‌بچه از حرص و ترک نصیحت ناصح

 

گفت: اطفال من‌اند این اولیا

در غریبی فرد، از کار و کیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۱ - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست

 

این طراق از دست من بودست یا

از قفاگاه تو ای فخر کیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۴ - کرامات شیخ اقطع و زنبیل بافتن او بدو دست

 

پس تبسم کرد و گفت اکنون بیا

لیک مخفی دار این را ای کیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۳ - مخفی بودن آن درختان از چشم خلق

 

در گمان افتاد جان انبیا

ز اتفاق منکری اشقیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۱ - رسیدن بانگ طلسمی نیم‌شب مهمان مسجد را

 

بر جهید و بانگ بر زد کای کیا

حاضرم اینک اگر مردی بیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۱۱ - رسیدن بانگ طلسمی نیم‌شب مهمان مسجد را

 

او درخت موسی است و پر ضیا

نور خوان نارش مخوان باری بیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۷ - حکایت عاشقی دراز هجرانی بسیار امتحانی

 

جوش و نوش هرکست گوید بیا

جوش صدق و جوش تزویر و ریا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۴ - باقی قصهٔ موسی علیه‌السلام

 

این سخن پایان ندارد موسیا

لب بجنبان تا برون روژد گیا

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۹ - سبب آنک فرجی را نام فرجی نهادند از اول

 

مه چو بی‌این ابر بنماید ضیا

شرح نتوان کرد زان کار و کیا

مولانا
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode